عکس خورش قرمه سبزی
رامتین
۸۸
۱.۵k

خورش قرمه سبزی

۱۸ مهر ۹۶
سلام
در ادامه مطلب پست قبل چند تا شگفتانه دیگه را می‌نویسم لطفا شما هم نظر بدید
۱_اوایل عقدمون با مادر شوهرم منزل خالش دعوت شدیم همه غریبه بودن سلام احوالپرسی کردیم مادر شوهرم به آشپزخانه اشاره کرد به یک خانوم چادری ریز نقش ویک مرد دومتری گفت خاله ام وپسر خاله ام بهنوش منم احوالپرسی گردم باخاله و پسر خاله و همینطور منتظر بهنوش خانوم بودم که مادر شوهر گفت چرا نمیشینی گفتم من بهنوش خانوم را ندیدم بد نباشه احوالپرسی نکردم برو بر نگام کرد گفت پسر خالم اسمش بهنوشه
آقا منو میگی فریز شدم یه مرد با دومتر قد وریش انبوه نارنجی!!! هنوز بعد سالها یخم وا نشده تازه سه تا مرد دیگه تو فامیلشان بهنوشن! آقا، بهنوش مگه زن نیست مثل بهنوش بختیاری بازیگر؟؟؟؟
۲_چند سال پیش از یک پزشک وقت گرفتم به نام بهین....منشی گفت سر وقت بیاین دکتر حساسن به زمان منم سر ساعت چهار رسیدم منشی گفت بروداخل ساختمان مطب هم چهار اطاق داشت بایک منشی منم سریع رفتم تو ویک آقای پزشک ریز نقش باسرطاس وریش پرفسوری دیدم در جا دنده عقب آمدم بیرون وبه منشی گفتم من انگار اطاق را اشتباه رفتم من از خانوم دکتر بهین...وقت گرفتم منشی گفت نه عزیزم آقای دکتر بهین ...هستند آقا من اون روز دکتر رفتم ولی هنوز بهبودنیافتم وهنوز در عجبم دیگه هم اون آدم سابق نشدم!!!خخخ
خداییش مگه بهین وشهین و مهین اسم زن نیست
۳_دوستم کارت دعوت خوشگل عقددختر خاله با پسر اونیکی خالش را آورد خدایی خیلی شیک بود نوشته بود نسیم و نجمیه شک نکردم ااشتباه چاپیه عکسشونم ضمیمه بود گفتم پسر خالت چقدر سبزه است وهیکل درشتی داره گفت آره نسیم عزیزم ولی قلبش مهربونه گفتم چی گفت آره نسیم پسر خالمه ولی خودش اسمشو دوس نداره کل دوران مدرسه اذیت بوده بخاطر اسمش حالا میخواد عوضش کنه از اون روز من سر گذاشتم به کوه و مشغول کندن کوه هستم مرخصی تعطیلات رسمی را هم میام پاپیون ومیرم!!!!
...
نظرات