دوستان عزیزم سلام
بالاخره دوران عیش و عشرت ماهم به پایان رسید😄علی کوچولو راه افتاده البته چهار دست و پا میره،مثل ماشین کنترلی کلا پشت سر منه توی آشپزخونه که تمام کارام رو باید ایستاده انجام بدم البته با علی آقایی که تمام مدت چسبیده به پاهام
خداروشکر،میدونم که خیلیا آرزوی چنین لحظاتی رو دارن ان شاالله خدا دامن تمام دوستای پاپیونیم که در آرزوی بچه هستن رو سبز کنه و تمام کوچولوهای نازنین رو هم برای پدرو مادرهاشون حفظ کنه
ولی دیگه محدودیت های خودش رو هم داره
دوستان گلم قصد پرحرفی نداشتم فقط خواستم بگم از این به بعد دیگه واقعا آشپزی و بخصوص شیرینی پزی و بخصوص تر!! دیزاین و عکاسی واسم خیلی خیلی سخت شده و کارام اونجور که دلم بخواد نیست
این کیک خامه ای میشه گفت اولین تجربه جدی من تو خامه کشی و کیک تولد هست سفارش دوستمه دو روز واسش وقت گذاشتم البته اول صبح که علی رو میخوابوندم میومدم سراغش اونم با کلیییی تدابیر امنیتی چون خیییلی هم بدخوابه و با کوچکتدین صدا بیدار میشه😓😓
ولی کار خامه کشیش که تموم شد و نوبت به تزیینش رسید بیقراری کردن علی آقا هم شروع شد و نتونستم چیزی که میخواستم تحویل مشتری بدم اما با وجود یه کوچولویی که به پاهام آویزان بود و تزیین ایستاده انجام دادم و گاهی هم تو بغل میگرفتمش بازم بدک نشد
دوستان من برای کارام خیلی وقت میذارم دلم میخواست نکات کیک اسفنجی و اونچه که خودم مطالعه و تجربه کردم رو تو این پست بگم ولی پرحرفی کردم زیر یه کار دیگه ان شاالله
در پناه خدای خوبی ها سالم و با نشاط باشید 😘😘😘