سلام دوستای گلم
چقدر دلم براتون تنگ شده بود
تقریبا حدود ده دوازده روزی هردوتا دخترام مریض بودن و از طرفی همسرمم برای کار رفته راه دور و منم حسابی دست تنها بودم و بخاطر مریضی بچه ها مخصوصا پرنیا خیلی استرس داشتم چون تقریبا دوازده روز اسهال داشت و خوب نمیشد و من همش میترسیدم آب بدنش کم بشه یا مشکل خاصی داشته باشه
تو این اوضاع گرونی و کمبود پوشک هم کارم دوبرابر شده و همش یا راهی بیمارستان اطفال بودم یا تو خیابونا دنبال پوشک که اونم اگه به سختی گیر میاوردم یهو میدیدم قیمتش چهار برابر شده😱از طرف دیگم جای پوشکش خیلی بد زخم شده بود و باید مرتب عوضش میکردم خلاصه که واویلایی بود😭😭
پریا هم مریضیش بیشتر جنبه روحی داره و برای دوری از همسرم بهونه میگیره و از همون روزی که همسرم رفته لب به غذا نمیزنه و به دنبالش تهوع و....😰 و به علاوه این ویروس جدیدم رو هم گرفته و شبا سرفه های شدید میکرد
خلاصه که سرتون رو درد نیارم این دوهفته خیلی بهم سخت گذشت هم مریضی بچه ها هم دوری از همسرم حسابی دل ودماغ عکاسی و سفره آرایی و..رو ازم گرفت 😭😭تا امروز که پریا گفت مرغ حلزونی میخواد و منم با چه ذوقی براش درست کردم گفتم یه عکسی هم بگیرم و به این بهانه تشکر کنم از همه دوستای گل و بامعرفتی که تو این مدت جویای احوالم بودند
شرمنده که تک تک اسم نمیبرم ترسیدم اسم کسی از قلم بیفته
فدای مهربونیتون😍😍😍
تو این مدت کارای زیباتون رو ندیدم برام کامنت بذارید تا حتما به پیجتون سربزنم😘