سلام دوستای عزیزم💖
دیشب به مناسبت تولد امیر حسین پسر بزرگم،قرار بود کیک با لوگو استقلال درست کنم ولی وقتی دیروز از مدرسه برگشت،خودش گفت شیرینی درست کن ببرم مدرسه.
منم شیرینی نعلی با دستور chef عزیز(یاسمن) رو انتخاب کردم و با سفیده های تخم مرغی که از شیرینی باقی موند ،مرنگ درست کردم و از اونجایی که جوجه کباب خیلی دوست داره و ما بال و کتف کم داشتیم،منم ته اندازی که فاطمه جون(مامان مینا)با رشته پلو درست کرده بود رو درست کردم و چون قابلمه تفلون ندارم با راهنمایی فاطمه جون تهش کاغذ روغنی انداختم و کارمو راه انداختم.فقط باید بعد از پخت زیر قابلمه رو زیر آب سرد بزارید و 5 دقیقه صبر کنید و بعد تو دیس برگردونید و کاغذ روغنیشو آروم بردارید.😇😇
ممنون فاطمه جون💋💋
چشمتون روز بد نبینه،شیرینییام که تموم شد و چیدمشون تو سینی،مرنگامم چون توسترم کوچیک بود و وقتم کم ،اونی نشد که میخواستم و شیرینی هاااااام...
تو عکس بعدی ببینید بالای ته اندازم گذاشتمو عکسشو گرفتم و تندی گذاشتم سر جاش تا غذا از دهن نیفتاده،شاممون رو بخوریم که یهو صدای گرومپ...
بله ، شیرینییام ریخت زمین و خورد شد😟
خلاصه بعد از کلی گریه با بچه هام همه رو جمع کردیم و خوباشو ریختم تو سینی و مرنگاشم همینطور تا ببره مدرسه.
شامم بعد از اینکه حالم جا اومد،دور هم نشستیم و خوردیم.👨👦💑
متن زیر پستم اصلا قرار نبود این باشه،چون قبل از خورد شدن شیرینییا خیلی ذوق داشتم و از کارم برای اولین بار،لذت بردم.همسایه هام وسط کار اومدن دیدن باورشون نمیشد،حتی همسرم ولی...
خلاصه خواستم بگم اگه از بعضی کارام لذت میبرم و تجربیاتم رو باهاتون به اشتراک میزارم از خرابکاری هامم میگم،نگید خودخواهه و چقدر به کاراش مینازه.😳
نیت من ،کمک به کسایی که تو آشپزی به مشکلی مثل من برخوردن و بتونن حلش کنند.منظورم کارای قبلیمه.
الان حالم خوبه ولی دیشب به معنای واقعی کلمه خستگیش رو تنم موند رو فهمیدم.ساعت 4 بعد از ظهر تا 10/5 شب کار کردم.
حرفام طولانی شد،شرمنده.ان شاالله روزگارتون خوش باشه و تنتون سالم👌😇💖

#ته انداز#بال و کتف#زعفرونی#شیرینی نعلی#شیرینی پفکی مرنگ#تولد#شام تولد#جاودانه#