خوبه مثل من یه روز تعطیل که احساس دلتنگی وتنهایی میکنی پاشیو نون بپزی.
سرگرم میشم با بچه ها.یه کمی ازخمیر رو به دخترم میدم واونم مشغول خرابکاری میشه منم کل آشپزخونه رو به هم میزنم وکلی کاردست خودم میدم.تقصیری ندارم نمیتونم بیکاربشینم.البته یه رمان جدید شروع کردم داستانش منو محو خودش کرده اما بازم خسته میشم ازکم صحبتی از تنهایی
چه میشه کرد....
خدایا شکرت واسه همه چیز ...میدونی چی میگم ...همههههههه چیز.....😙😙😙😙😙😙
...