عکس «فرنی»
f.khanoomi
۳۷
۴۰۲

«فرنی»

۲۱ تیر ۹۸
رمان#استعفاء_پارت18
:«میشه ببخشی؟» صدا از پشت سرم بود.قلبم محکم میزد. آب دهانم رو به سختی غورت دادم. با وجود اینکه دلم میخواست به سمتش پرواز کنم، اما نمیتونستم . دلم ازش گرفته بود.به سمت صدا بر نگشتم. فقط از جایم بلند شدم . به زهرا خیره شدم و گفتم:« پس اینها همه نقشه بود که من رو تا اینجا بکشونی تا ..» زهرا هول شده از جایش بلند شد و در مقابلم ایستاد و بین حرفم پرید:« نه! مهراوه خواهش میکنم فقط چند دقیقه صبر کن. نمی خواستم اینجوری بشه» بغضم رو غورت دادم. کیفم رو روی دوش انداختم و به پشت سرم حرکت کردم. اما نتونستم قبل از رفتن نگاهش نکنم.
مگر میشود کسی که انقدر برایت ارزش دارد در کنارت باشد ، آن هم بعد از مدتی دوری ، و تو بتوانی نگاهش نکنی؟!!! من نتوانستم تاب بیاورم. با چشمان عاشقم ، نگاهش کردم. موهایش برخلاف همیشه نا مرتب بود.لاغر شده بود و ضعیف.در چشمانم خیره شدو بعد از چند لحظه به خودش آمد . سرش رو پایین انداخت و گفت:« شرمندتم بخدا.» یک تای ابروم رو بالا دادم و گفتم:« شرمنده ای؟؟؟ همین فقط؟؟ تو شرمنده ای...اما من تو این مدت نابود شدم...من..» بغضم اجازه ی ادامه دادن رو بهم نداد. دلم نمی خواست اونجا جلوی چشم همه اشک بریزم و بگم که چقدر تنهایی عذاب کشیدم. سریع از کافی شاپ بیرون زدم. دنبالم میومد. یا بهتره بگم می دوید. صدام میزد.اما نتونستم بمونم. گریه جلوی چشمهام رو گرفته بود و درست نمی دیدم.من با این همه احساسات ، نمی تونستم تحمل کنم که عزیزترین فرد زندگیم، انقدر ساده و سرد برخورد کنه.باید میرفتم.اشک هایم پی در پی می ریختند و مردم بهم نگاه می کردند. . داشتم از خیابون عبور میکردم تا اونطرف سوار تاکسی بشم که یکدفعه کیفم از پشت سر کشیده شد.علیرضا صدام کرد و خواست نگهم داره اما کیفم رو کشیدم و با گریه گفتم :« خسته شدم . دیگه بریدم» فقط میخواستم تنها باشم. وسط خیابون بودم. خواستم ادامه ی راه رو بروم تا دنبالم نیاد که اشک هایم باعث شدند اطرافم رو درست نبینم و یکدفعه فقط صدای فریاد علیرضا رو شنیدم :«نه مهراااااااوه...» و برخورد محکم جسمی باهام و...
سلام مهربونا
امیدوارم خوب باشید و سرحال
یادتون نره...میتونید اگه دوس داشتید ، ادامه ی رمان رو حدس بزنید و زیر همین پست کامنت بزارید. منتظر لایک و کامنت هاتون هستم خوشگلا
دوستای گلم برام دعا کنید...خیلی دعا کنید
فداتون😘 قربون نگاتون 😗
...
نظرات