عکس مربای به

مربای به

۱۳ آبان ۹۸
🔞 شخصی تعریف می‌کرد ؛ وقتی از نماز جماعت صبح برمیگشتم جماعتی را دیدم که به زورقصد سوار کردن گاو نری را در ماشین داشتند . گاو مقاومت می‌کرد و حاضر نبود سوار ماشین بشود، من رفتم دستی به پیشانی گاو کشیدم ؛ گاو مطیع شد و سوار شد.
من مغرور شدم و پیش خودم گفتم《این از برکت نماز صبح است》.
وقتی به خانه رسیدم دیدم مادرم گریه و زاری می‌کند، علت را که جویا شدم گفت ؛
*《گاومان را دزدیدند》*

گاو مرا شناخته بود ،
ولی من او را نشناختم ...


😆😆😂😂🤣🤣

🚫به عبادتهای نا چيزمان مغرور نشويم 🚫
...
نظرات