‌
بچه که بودیم باباهایمان اگر ماشین داشتند همه پیکان داشتند یا هیلمن
خانه هایمان یکی یک خط تلفن ثابت داشت ،
تازه اگر داشت .
تلویزیونها هنوز بزرگ نشده بودند و مسابقه‌ی اینچ بیشتر ، راه نیفتاده بود ...
‌
تردمیل و جکوزی و ساید بای ساید و سولاردوم و امثالهم هنوز متولد نشده بودند
نه اینکه اینها بد باشند ها ، نه ...
رفاه همیشه خوب است ولی اینطوری کم کم فاصله ها زیاد شد، خیلی...
از متر و کیلومتر گذشت ، سال نوری شد ..
‌
حالا هی کار میکنیم هی پول می دهیم تفاوت
می خریم ، نه با هدف رفاه ، در واقع فاصله
می خریم ، مسابقه می دهیم .
قدیم زندگی یک پیاده رَوی مفرح جمعی بود ،
حالا اما دوی ده هزار متر با مانع است ...
بدو رفیق بدو......😔

سلام مهربونا😍😍
اولین سوپ شلغمی من که چقدرم خوشمزه بود
بعدشم لبوی داغ ،لبو انقدر خوشرنگ شده بود،همسر جان میگفت توش رنگ نریختی که😂😵😬
جاتون سبز بود
برای سوپ
من نصف لیوان برنج رو با پیاز رنده شده گذاشت نیم پز شد،شلغم رنده شده و هویج و دو قاشق گوشت چرخکرده تفت داده شده بدون روغن و سیب زمینی و چند قاشق گشنیز و جعفری و تره فرنگی رو بهش اضافه کردم،یه یک ساعتی اروم اروم جوش خورد و جا افتاد، نمک و فلفلشم اندازه کردم و بعدش با میکسر تقریبا ریزش کردم.