عکس کباب پفی
...
۷۶
۱.۱k

کباب پفی

۲۶ بهمن ۹۸
کجاست مادرم؟ وقتی زمانه سخت می‌گیرد
وقتی که قلبم از بی انصافیِ آدم‌ها ترک بر می‌دارد
بغض که می‌کنم صدای جانم گفتن هایش توی گوشم می‌پیچد،برمی‌گردم و نیست، اشک می‌ریزم و نیست.
بدونِ مادر، همه هم که باشند، انگار که هیچ‌کس نیست.
همه هم که تو را بخواهند، انگار که هیچ‌کس تو را نمی‌خواهد
همه هم که نوازشت کنند، انگار که هیچکس.
مادر "همه" است ،همه‌ی آدم، همه‌ی دنیای آدم.
من هم داشتمش،
من هم در آغوش مادرانه ای بزرگ شده ام،
من هم پا به پای مادری تمام کوچه های کودکی ام را دویده‌ام،
بغض که می‌کردم دستان مادرانه ای برای اشک هایم آستین می‌شد،
من هم روزی مادری داشته ام، کسی که شیطنت های کودکانه ام را به جان شیرینش می‌خرید
و من مشتاقانه تماشایش کرده‌ام وقتی با عشق خالصانه اش برایم خوش طعم ترین غذاهای دنیا را می پخت،وقتی پارگی پیراهنم را می‌دوخت،وقتی همپای کودکی ام می نشست و همبازی ام میشد.
و حالا نیست.
به یاد چهره‌ی مهربانش می افتم و بغض می‌کنم،
به جای خالی اش کنارِ بیقراری ام خیره میشوم و از درون،هزاران بار میشکنم.
چقدر در میان جمع، تنها و غریبم بدونِ او
چقدر بی کسم، و چقدرغمگین و بی پناه...
منی که دیگر کسی را ندارم برایم دعا کند،
منی که حواسم نبود و فرشته ام را به دورترین آسمان خدا فرستادند،
می‌خواهمش و نیست،
می جویمش و نیست،
می گریمش و نیست...
آی دنیا! هرچه می‌خواهی به من سخت بگیر،
من مادری ندارم که آهِ مادرانه اش زمین گیرت کند...
ولی وای به حالت!
وای به حالت اگر "مادرم"بفهمد...

تقدیم به آنان که مادرانشان زمینی نیست. اما هوایشان را دارد،
حتی از دورترین آسمان خدا...

...
نظرات