کپشنمطالعه بشه لطفا و اگه دوست داشتین حستون رو بگین راجبش...
❤❤❤
واقعیت امر اینکه که من هیچوقت دلم تنگ نمیشه. بیشتر آدمها رو "کم میارم".
مثلا دارم خیلی ساده توی خیابون راه میرم و تو یه لحظه خیلی شدید و ناگهانی حضور کسی و کم میارم و معمولا بیشتر از یک یا دو لحظه طول میکشه تا خود متشکل از روح و جسم و نورون عصبی و حسرت و بیارزشی و احساس و علاقه و هفتاد در صد آبم و متقاعد کنم که چیزی نیست و کم نیار وادامه بده.
خیلی سخته که به کسی که در دنیای دلتنگها، کم میاره بگی که دلم برات تنگ شده. چون تصوری از تنگ شدن دل نداره و حتی برعکس. برای منم همیشه سخت بوده به آدمها بگم که امروز جلوی فلان مغازه کم آوردتم و کبوتر بچه کرده کاش بودی و میدیدی.
از یه جایی تو بهمن تا الان، خیلی دوست داشتم بهش بگم کم میارمش و براش کاری نمیتونم بکنم. که چقدر دوست داشتم با هم تو قرنطینه بودیم تا لااقل مجبور نباشم برای توجیه کم آوردنش هزار لایه زمان و مسافت و دوری و آبوهوا و لامصب مگه خونآشانی که فقط شبا آنلاینی و بشکافم.
اگه کسی و پیدا کردین که پنجدقیقه حرف زدن باهاش شما رو به خود واقعیتتون نزدیکتر میکنه، هیچوقت نذارید به زادگاهش برگرده. بکاریدش تو گلدون و بذارید ریشه بده و بعد عین اون گلدون فیلم لئون همه جا با خودتون ببریدش.
...