سلام دوستای گلم یه هفته نبودم دلم براتون تنگ شده بود امیدوارم حال تک تکتون خوب باشه مهربونا.
اشک امان نمیدهد. شیعه بعد از چهل روز حزن و اندوه، اینک در روز اربعین داغ دلش تازه شده است. شعر محتشم را باز میخواند:«گویا عزای اشرف اولاد آدم است…» علمها هنوز در کوچهها برپا هستند. پرچمهای روضه در گوشه و کنار شهر دیده میشوند. به یاد روزی که سختترین روز برای آدم و عالم بود، شیعه آتش میگیرد.
مگر مصیبتی بالاتر از آن تصور میشود؟ عاشورا روزی که سر نوه رسول خدا بر سر نیزه رفت. همان سر مطهر و مبارکی که منزل به منزل به کوفه و شام رفت تا به مجلس یزید رسید. و لب… و خیزران… و قلمی که از نوشتن این واقعه شرم دارد. برای این اتفاق و این جسارت، اگر همه انسانها تا آخر عالم اشک بریزند کم است. اگر تا آخر عمر بر سر مقتلها گریه کنم تا به روز چهلم برسم، از دیدهها خون میچکد.😭
هقهق امان نمیدهد . و سالار بودن زینب این همه را تحمل کرده است تا باز رسیده به همان جایی که آغاز این همه اسارت بود.
پس از چهل روز همه قلمها داغدار هستند، بگذارید غم دل را فریاد بزنند.
اربعین یعنی چهل منزل عزا
اربعین یعنی شبی بی انتها
اربعین یعنی غریبی، بی کسی
اربعین یعنی همه دلواپسی
اربعین یعنی چهل منزل سفر
اربعین یعنی همه خوف و خطر
اربعین حسینی تسلیت باد
خواهرای گلم انشالله همه به حاجات دلتون برسید آرامش سهم لحظه هاتون
صدمین غذا متبرک به نذری اربعین
انشالله مقبول نظر شاه شهیدان گردد. الهی آمین
التماااس دعا
...