عکس چرا دم در..
بفرماییـــــن چاییمون تازه دمه...
کپشنم داریم...
سَـــــلویٰ
۷۱۸
۲.۲k

چرا دم در.. بفرماییـــــن چاییمون تازه دمه... کپشنم داریم...

۹ دی ۹۹
سلااام به دوستان نازنین وباوفای پاپیونی.‌..یه هفته ای رو نبودم. ..ولی در این مدت کوتاه چقدر دلم تنگ محبت کلامتون بود..تاپیجمو به اسم سلوی باز کردم یسری به پیامای پیج قبلیم که خاطره شد زدم دونه بدونه خوندم وجواب دادم ممنونتون شدم که خوبیــد ..چقدر پیامای پراز مهرتون ،حالمو خوب کرد.الهی که خدا حال دل همتونو خوب کنه...از جواب پیامای امروز فهمیدم بعضی از عزیزان تو نبودم استوری هم گذاشتن...از اونام بینهایت ممنونم..من اهل استوری نیستم..نه قبل خاطره شدن ونه الان..واقعیتش وقت نمیکنم..اگه احیانا یه زمانی میدیدین استوریتون سین شده اون من نبودم حنا گلی بوده که برعکس من عاشق استوریه🤗...در ضمن من قهر نکرده بودم عزیزانم..رفتم که با یه پیج دیگه بیام چون حرف وحدیث آشپزی برای امتیاز رو اصلا دوست ندارم..حالا این شما واینم پیج بدون امتیاز سلوی 😍
بنظر من ارزش این پیج به عددای بالاش نیست بلکه به تعداد قلبای مهربون ونگاهای دوستای بامعرفتشه.ممنونم که تو کلبه دوستیاتون یه صندلی هم برا من هست..بینهایت ممنونم که الان اینجایین وکپشن میخونین ...منم کنارتون هستم آشپزخونه های کوچیک تصویریتون میام..یه قلب قرمز برا کاراتون...یه دستمریزاد به اراده وهنرمندیتون ویه آرزوی خوب برا دلتون‌ هدیه میارم...

حالا بفرمایین دهنتونو شیرین کنین..چاییمون تازه دمه..
🤗


انشاءالله سر فرصت میام هنرای یلداییتونو میبینم..


اینم یه کپشن که یادآور روزای خوب بچگیمه...👇


آنه...
تکرار غریبانه روزهایت چگونه گذشت وقتی روشنی چشمهایت در پشت پرده های مه آلود اندوه، پنهان بود.
با من بگو از لحظه لحظه های مبهم کودکیت از تنهایی معصومانه دستهایت...
آیا میدانی که در هجوم درد ها و غم هایت و در گیر و دار ملال آور دوران زندگیت حقیقت زلالی دریاچه نقره ای نهفته بود.


آنه!


اکنون آمده ام تا دستهایت را به پنجه طلایی خورشید دوستی بسپاری در آبی بیکران مهربانی ها به پرواز درآیی و اینک آن شکفتن و سبز شدن در انتظار توست در انتظار توست...
...
نظرات