عکس سفره هفت سین

سفره هفت سین

۳ فروردین ۰۰
خانمی با همسرش گفت اینچنین: کای وجودت مایه فخر زمین !
ای که هستی همسری بس ایده آل!
خواهشی دارم....مکُن قال و مقال!
هفت سین تازه ای خواهم ز تو
غیر خرج عید و غیر رخت نو
"سین"یک،سیّاره ای،نامش پراید
تا برانم مثل برق و و مثل باد
" سین" دوم،سینه ریزی پر نگین
تا پَرَد هوش از سر عمه شهین!
" سین" سوم یک سفر سوی فرنگ
دیدن نادیده های رنگ رنگ
"سین" چارم ساعتی شیک و قشنگ
تا که گویم هست سوغات فرنگ
" سین"پنجم،سمع دستورات من!
تا ببالم من به خود، در انجمن!
آنگه،آن بانو،کمی اندیشه کرد
رندی و دوز و کلک را پیشه کرد
گفت با ناز و کرشمه،آن عیال!!
من دو" سین" کم دارم ،ای نیکو خصال!!
گفت: شویش من کنون یاری کنم
با عیال خویش،همکاری کنم!
"سین" ششم، سنگ قبری بهر من!
تا ز من عبرت بگیرد مرد و زن!
"سین" هفتم، سوره ی الحمد خوان....
بعد مرگم،بَهر شوی بی زبان!!!
...
نظرات