#فرقی نمی کند اول هفته باشد ،وسط هفته یا آخرش مثلا غروب جمعه باشد یا صبح شنبه یا بعد از ظهر سه شنبه … در نهایت برای خوب بودن حالت باید کسی باشد که با خنده اش چرخ زندگیت بچرخد کسی که آنقدر دوستش داشته باشی که حضورش، برایت زیبا کند هر روز هفته را …!
#منتقدانت همیشه حی و حاضرند هرچه بیشتر موفق شوی انتقاد بیشتر نصیبت خواهد شد، مخصوصا از طرف آن هایی که لَه لَه می زنند برای یک سرسوزن از موفقیتی که تو به دست آورده ای.
#گاهی دلم هیچ چیز نمی خواهر جز گپ ریز ریز با مادرم هی من حرف بزنم هی او چای تازه دم بریزد هی چای ام سرد بشود هی دلم گرم... آنجا که چای ات سرد میشود و دلت گرم خانه مادر است...
من برایِ حالِ خوبم ، می جنگم ! اوضاع ، هرچقدر که می خواهد ، بد باشد ؛ من شکست را ، نمی پذیرم ! به جایِ نشستن و افسوس خوردن ؛ می ایستم و شرایط را تغییر می دهم ! می جنگم ، زخمی می شوم ، زمین می خورم ، اما شکست ، هرگز ! من عمیقا باور دارم که شایسته ی آرامشم ، و برایِ داشتنش ،با تمامِ توانم ، تلاش می کنم . من آفریده نشده ام که تسلیم باشم ، که مغلوب باشم ، که ضعیف باشم ! من آمده ام که جهان را ، تسلیمِ آرزوهایم کنم ، "من" خواسته ام ! پس می شود ...
{#فکر نکنید هر کس که از راه رسید هر کس که با شما خندید هر کس که چند صباحی گیر داد و پیگیر شد می تواند رفیق شما باشد... رفاقت جریانی ست توی خون آدم که یکباره میجوشد، وقت هایی که بداند بودنش لازم است، همین به موقع بودن، چگونه بودن؛ میشود اصالتِ یک رفاقت...