ماهی سوخاری
پراز ترس من، شوهرم دوتا ماهی گرفته بود اورد خونه خودشم داشت میرفت بیرون گفت نترسی زنده ان اول باورم نشد بعد یه چاقو زدم بهشون که تکون بخوره یکیش مرده بود اون یکیش تکون خورد وااایی خدایا قلبم وایساد میخواستم گریه کنم😱😱😭😭🤕 شوشوجانم که غش کرده بود از خنده😢🥴 اخرش منم ماهیا که توسینگ بودن روشون سینی گذاشتمویه ظرف پر آبم روش گذاشتم گفتم هرموقع از بیرون اومدی خودت پاک کن 😁
وای تا دوساعت تو ظرفشویی ووول میخورد صدای مشما میومد از ترسشون بعد از ظهر نخوابیدم😢 تاقهرمان زندگیم اومد وپاکشون کرد وگف واسه شام بزار منم برنجمو گذاشته بودم تا لوبیا پلو کنم که عوض شد شد ماهی پلو وسبزی نداشت برنجم☺️
اینم از ترس منه ترسو🙃🙃🙈
...