#چالش_فضای_انباشته

سلام به روی ماه همه تون
خواستم توی چالش عکس با فضای انباشته شرکت کنم
میدونم دیر شده🥲
پذیرا می شوید آیا؟

اگه حال و حوصله اینم دارین که قسمتهایی از فضای انباشته ذهنم رو ببینین بریم سراغ اجزا و عناصر عکس

اون قاب عکس من و داداشم مسعود هستیم.
این عکس بچگیامون رو خیلی دوست دارم. این خونه توی دست روزگار چرخید و ما توش بزرگ شدیم و بعدها فروختیمش و الان دوباره روزگار چرخیده و این خونه مدرسه دخترم شده😍🥰
اون مرغه رو میبینین اومده تو عکس؟🥹 عاشقشم که اومده جلو دوربین. میدونین که حیوون مورد علاقه م مرغه😂😍 هلاک قیافه ها و کارهاشونم😍
دیدنشون واسه م یه جور تراپی هست و حالم رو خوب میکنه😍
من به خاطر مرغ ها توی شش سالگی دستم شکسته😂
اون زمان حیاطمون یه قسمت داشت (که در حال حاضر بستنی فروشی شده😂) اونجا مرغهامون رو نگه میداشتیم‌. بعد اون زمان پشت بوم خونه ها رو قیرگونی میکردن. ایزوگام اینا نبود که😂 توی یه سری بشکه های درب و داغون قیر رو آب میکردن و دیگه بقیه فرایندش رو یادم نیست🥲 یه دونه از اون بشکه ها نزدیک قفس مرغهامون بود و من یه روز که تصمیم گرفته بودم واسه مرغها اجرای نمایش کنم رفتم توی اون بشکه هه و داشتم براشون نمایش اجرا میکردم که با همون بشکه افتادم و دستم اومد زیرم و شکست🥲 فکر نمیکنم هیچ جای دنیا هیچ مرغی همچین نمایش زنده و هیجان انگیزی دیده باشه😂😌
اون شماره دوزی هم اولین کار شماره دوزیم بود. جاری هنرمندم بهم یاد داده بود🥰
اون کتاب رو هم اونور آب که بودیم واسه تولد خانم سفیرمون خریده بودم داخلش جملات کوتاه تاثیرگزار انگلیسی هست اما چون هول هولکی خریدم اصلا به اسم روی جلدش دقت نکرده بودم😬🤣 آخه یعنی چی که "شما پیر نیستید شما قدیمی (آنتیک) هستید." این آخه چه گافی بود از من؟🤣 چقدر بعدش با مروارید به این کتابه و واکنش بعد از باز کردن هدیه خندیدیم. خلاصه کتاب رو ندادم و موند برای خودم و خاطره بامزه و صدای شوخی ها و خنده هامون با مروارید سنجاق شد بهش🥰

حالا بریم سراغ خوردنی ها:

پیتزا با خمیر جادویی(گوشت چرخکرده، ژامبون، ذرت،
فلفل دلمه، آویشن و پنیر و سس)

سوپ ذرت و کرفس که هم رژیمیه هم خیلی خوشمزه ست.
من واسه مهمون هم پختم واقعا خوشمزه و متفاوته🥰
دستور سوپ:
قارچ: ۲۵۰ گرم
جو پرک: ۳۰ گرم
کرفس: یک ساقه
ذرت پخته: ۵۰ گرم
ماست: یک لیوان
آب: ۲ لیوان
زنجبیل فلفل سفید پودر پیاز پودر خردل از هر کدوم یه قاشق چایخوری
نمک به مقدار لازم

این دستور برای یک تا دو نفر هست.

اول ساقه قارچ رو جدا میکنیم.
بقیه قارچها رو خرد میکنیم و توی تابه گریل میکنیم.
ساقه قارچ، جو پرک و ادویه ها رو با آب میذاریم روی حرارت ۴۰ دقیقه بپزه. اجازه میدیم یه خرده سرد بشه.
بعد ماست رو به مواد اضافه میکنیم و همه رو با گوشتکوب برقی میکس میکنیم. بعد ذرت پخته و قارچهای گریل شده رو به سوپ اضافه میکنیم. من یه خرده جعفری تازه هم زدم.
خیلی خوشمزه ست.

این بود یه تکه از انباشته های من🥰

سلام و هزاران سلام به روی ماه همه تون.
این حلوا رو همین الان دارم گرماگرم میفرستم.
با دستور و راهنماییهای مامان راستین عزیز پختم.
موقع هم زدنش عزیزان از دنیا رفته تون توی نظرم بودند و صلوات و فاتحه براشون فرستادم ...
برام خیلی عزیزین و عزیزانتون هم برام عزیز هستند.
شادیتون شادی منه...
حال خوبتون حال خوب منه
و غمهاتون هم غم من هست و توی غمتون شریکم...

پدر مادر و خواهر زهرا جان و برادر تازه در گذشته شون
مادر عزیز مامان راستین و مادربزرگ تازه در گذشته شون
بابای ویدا جان که همین چند روز پیش عکسشون رو استوری کرده بود. مامان الهه جان(مامان صدرا و اسرا)
و خیلی از عزیزان دیگه...
روح همگیشون قرین رحمت الهی باشه و با امام حسین محشور باشن🤲

ان شالله حال دل همگیتون خوب باشه🤲

سلام و هزاران سلام شاد و رنگی به همه عزیزای دلم
امیدوارم هر جا هستین حال دلتون خوب باشه اگر هم خدای نکرده خوب نیستین توی مسیرهای خوبی قرار بگیرین که تهش نور و خوبی و آرامش باشه...

یه وقتهایی پیش میاد که آدم همه جوره توی فشارهای مختلف و چالشهای متفاوت قرار میگیره...
یعنی آدم طوری مورد هجمه چالشهای مختلف قرار میگیره که فرصت فکر کردن و هضم کردن خیلی چیزها ازش گرفته میشه...
این مدتی که نبودم حال درستی نداشتم...
خیلی وقته انتظار چیزی رو میکشم که درست بشه که دلم که دل خانواده م آروم بگیره اما هنوز درست نشده...
افسردگی و ناامیدی مثل یه خیمه سنگین و تاریک روی سرم افتاده بود...
چیزی که سخت تر میکنه این حال رو اینه که بدونی مادر هستی و بچه هات چشمشون به تو هست...
این که همسر هستی و دل یه نفر دیگه به وجود تو گرمه...
نمیشه که زیر اون خیمه موند و پوسید باید پا میشدم...
و هر طور بود خودم رو بیرون کشیدم از اون زیر...
انقدر روحم خسته بود انقدر ضعیف بودم که حتی حال حرف زدنم ندلشتم...
پادکست گوش دادم،
یه دل سیر گریه کردم،
یه عالمه پیش خدا غر زدم و اونم صبورانه گوش کرد،
تاریخ ایران رو خوندم و دیدم چقدر این کشور داغ دیده توی دوره های مختلف چقدر هموطنهایی داشتم که دردهایی به مراتب سنگین تر رو چشیدن و از سر گذروندن...
استراحت کردم و دوباره کتاب خوندم... این بار روانشناسی...
و دیدم کسی هست که انگار من رو میفهمه و خیلی های دیگه هستن که از خیلی چیزها رنج میبرن...
پیش مشاور رفتم و با مشاور حرف زدم...
ویتامینهایی که یادم رفته بود به بدنم برسونم رو به خودم رسوندم و مهمتر از همه دعاهای پاک و خالصانه دوستانی بود که به یادم بودند.
کم کم دارم سر پا میشم...
امروز حالم خوش بود گفتم بیام پیش شما عزیزای دل
ازتون بخوام من رو بابت کوتاهیهایی که این مدت داشتم ببخشید...
از تک تک عزیزانی که این مدت به یادم بودند صمیمانه ممنونم...
از اون مهربونهایی که بی دریغ و بی منت و دلسوزانه کنارم بودند و حواسشون به من بود خیلی خیلی ممنونم...
زهرای عزیزم ممنونم که این همه وقت خواهری کردی برام...
بهترین ها رو از خدا برای خودت و عزیزانت میخوام...
ان شالله شاهد خوشبختی و موفقیت و عاقبت بخیری آقا امید عزیزت باشی...

این کیک رو فکر کنم بهمن ماه پارسال بود که پختم.
با دستور خانم حدیث سلطانی
خیلی بافت نرم و خوشمزه ای داشت.
من دو برابر دستور رو درست کردم توی دو تا قالب ۲۳ سانتی. ولی متاسفانه عکس خوبی نگرفتم ازشون. اون عکسهایی هم که خوب شدن رو پاپیون فرمتش رو پشتیبانی نمیکرد. منم حوصله درست کردن عکسهای دیگه رو نداشتم🥲

سلام عزیزان دلم
بهارتون مبارک...

شروع نو شدن همه چیزه
نو شدن اهداف و افکار و باورهامون
نو شدن حسها و امیدهامون
این نو شدن رو خیلی دوست دارم

خدایا امسال رو برامون سال نو شدن جهانمون قرار بده
یه کاری کن که بتونیم توی این تاریکی و ظلمت، نور رو پیدا کنیم. خیلی تنهاییم و دنیا تاریک تر از هر وقتی شده...
تمام باورهامون زیر و رو شده،
خوبی و بدی رو گم کردیم،
اصلا نمیدونیم این باوری که داریم درسته یا غلط،
خدایا بی یاور نذار ما رو...
نذار توی جهل و تاریکی دست و پا بزنیم.
خدایا؟ خودت هوامون رو داشته باش که گم نشیم.
حَوِّل حالَنا الی اَحسنِ الحال🤲

#اعیاد_شعبانیه

سلام به روی ماه همه تون.
اعیاد شعبانیه بر شما مبارک.
ان شالله که توی این روزهای عزیز هر کدوم هر حاجت و خواسته ای توی دلهاتون هست به دست باب الحوائج برآورده بشه🤲

#چالش_فاطمه_زمانی

آیا به راستی زمان آن فرا نرسیده است که تهدیگ ماکارونی به عنوان یک غذای مستقل اعلام موجودیت کند؟🤔

سلام عزیزان😍
این سری آخر عکسهام هست. البته خدا رحم کرده که یه ماه پیش کل عکسهای گوشیم رو روی هارد ریختم اونجا خیلی بیشتر عکس داشتم. این عکسها رو از تلگرامم آوردم.🤭🥲
بعد از رژیمی جات گفتم یه کالری جات هم بذارم که بشوره ببره همه چیزو😂
ولی من همچنان غذاهای پست قبلیم رو بیشتر دوست دارم🥰
تهدیگ تقدیم به سلطان تهدیگ مژگان جان(مامی کیارش کیارا)
من تهدیگ ببینم اول از همه مژگان میاد جلو چشمم😂
سوهان هم همینطور🥲
عکس آخرم قهوه ترک هست که تقدیم میشه
به سمیه جان و مرضی جان
که بلاخره من رو هم دارن قهوه خور میکنن با اون عکسها و حال و هوای خوب قهوه هاشون😍🥰
البته سریال ترکی که چند ماه پیش دیدم هم تاثیر نهاییش رو گذاشت.سریال اتاق قرمز یکی از قشنگ ترین سریالهایی بود که دیدم. انگار از رشته روانشناسی فارغ التحصیلت میکنه.🥰

#چالش_فاطمه_زمانی

سلام به روی ماه همه تون
این سری دوم عکسها رو هم برای چالش فاطمه زمانی عزیز و هم برای همراهی با مائده عزیزم (شاه ماهی)هست.

من سوای از وزن کم کردن کلا علاقه خاصی به رژیم دارم.
هیچ موقع نبوده که خودم رو به خاطر وزن زیاد دوست نداشته باشم، ولی شده که به خاطر سنگینی روحم خیلی به خودم سخت بگیرم و از خودم ناراضی باشم...
رژیم درست باید حالمون رو خوب کنه...
چه رژیم جسمی باشه چه رژیم روحی

عکسهایی که گذاشتم غذاهای رژیمیم بوده که خیلی حالمو خوب میکنه حتی الانم که ورق میزنم پر از حس خوب میشم.

عکس اول: سینه مرغ و سبزیجات😍
عکس دوم: فتوچینی و تن ماهی روغن گرفته شده😍
*عکس سوم: سوپ سفید🤤😍
عکس چهارم: سبزیجات کبابی توی فر😍
عکس پنجم: خوراک کدو سبز و کوفته قلقلی و سالاد😍
عکس ششم: سالاد شیرازی درشت+ نخود پخته😍
عکس هفتم: سوپ جهنمی اختراعی خودم🥲
عکس هشتم: آب کرفس😵‍💫
(لطفا برگهای کرفس رو قاطی نکنین بدمزه میشه🥲)
عکس نهم: سالاد کلم و شوید و خیار گوجه و پنیر توفو🥰
عکس دهم: گل کلم و کدو و هویج و ...رژیمی🥲

توی این رژیمیها اون سوپ سفید یکی از خوشمزه ترین سوپهایی بود که خوردم.

اینم دستورش که برای یه نفره:🍲


جو پرک: ۳۰ گرم
ماست: یک لیوان
ساقه کرفس: یک عدد
قارچ: ۲۵۰ گرم
آب: دو لیوان
زنجبیل: یک ق چ
فلفل سفید: یک ق چ
پودر پیاز: یک ق چ
پودر خردل: یک ق چ
نمک: کمی

طرز تهیه:

ساقه قارچ رو جدا میکنیم.
بقیه قارچ رو میتونیم توی فر(دمای ۲۰۰ درجه به مدت ۱۰ تا ۱۵ دقیقه) یا توی تابه گریل کنیم.
ساقه قارچ، کرفس، جو پرک، و ادویه ها رو همراه با آب ۴۰ دقیقه روی شعله میذاریم تا بپزه.
بعد اجازه میدیم مواد سوپ سرد بشه و بهش ماست رو اضافه میکنیم. همه مواد رو با هم میکس میکنیم و قارچ گریل شده رو روی سوپ میریزیم و نوش جان میکنیم.
من که خیلی دوست داشتم و واقعا خوشمزه بود. اصلا هم حس رژیمی بودن نداشت سوپش🥰


یه سری از این عکسها مال آشپزخونه آفریقامه🥲😍
یادش بخیر خیلی حس و حال خوبی داشت اون آشپزخونه و گوشی قبلیم و دوران رژیمم🥰

#چالش_فاطمه_زمانی

سلام عزیزان.
این عکسها امروز قسمتشون بود که پست بشن.
خیلیهاشون برای زمان کرونا هست.
عکس دوم آخرین مهمونی قبل از کرونا بود.
خدایا چقدر غافلم از نعمتهات...
همین که اون دوران رو به سلامت پشت سر گذاشتیم
همین که الان بچه هام سر کلاسهای درس حضوری هستند
همین که اون ترس و استرسها کمرنگ شده هزاران بار ازت سپاسگزارم.
خدایا تو خودت خوب یادته که توی اون ایام چقدر آرزوی صحنه ای رو داشتم که صبح ها بچه هامو با لباس فرم ببینم که روی مبل خوابشون برده.
از اون خوابهای شیرین پنج دقیقه ای.
و به لطف و بزرگی تو همین امروز شاهد این صحنه بودم. ببخش من رو اگر چشمام رو روی این همه نعمت میبندم و مدام از تو نعمتهای دیگه میخوام.
خدایا؟ این خونه ای که محل آسایشمون قرار دادی یه زمانی جز بزرگترین آرزوهام بود.همسری که رفیق و همراه منه، بچه هایی که شیرینی زندگیمون هستند، وسایل رفاهی که باعث آسایشمون هست و ...همه جز بزرگترین نعمتهایی هستند که به من هدیه دادی.
خدایا ببخش که قدردان نبودم و باز به بهانه ای از تو خواستم که بزرگتر و بهترش رو به من بدی...
ببخش که خیلی وقتها چشمامو میبندم روی این همه نعمت...
خدایا به خاطر کشورم و آب و هواش و میوه های رنگارنگش ازت ممنونم... خودت این خاک و سرزمین رو از بلاها حفظ کن...خودت هوای قلبهایی که براش میتپه رو داشته باش...
خودت نجاتش بده🤲

سلام عزیزان
همیشه سلام هام گرم و پر شور بود اما الان سلامم سنگین شده...
فدای مهر و محبت تک تک تون برم...
حال خوبی نداشتم و نمیخواستم با حال داغون بیام...
ولی اومدم.
من رو ببخشید برای تلخیهام...

خدایا بارها درمونده و گمگشته و حیرون اومدم پیشت...هیچ وقت دست خالی برنگشتم
بغلم کردی کثیفیهامو از وجودم تکوندی مثل یه نوزاد که توی بغل مادرش آروم میگیره آرومم کردی بهم نور دادی و توی دلم نور و آرامش پاشیدی...حالم رو دگرگون کردی...خدایا؟
هفته پیش هومن رو بردم حموم. از اول تا آخر بغلم بود...از صدای شیر آب و از اون محیط غریب و نا آشنا ترسید. تمام مدت داشت بی وقفه و هراسون جیغ میزد نفس کم آورده بود. اما توی دستهای من بود. اون لحظه فقط من میدونستم که حواسم بهش هست. هومن متوجه نبود...
بعد از حموم آوردمش خشکش کردم پوشکش کردم لباس تنش کردم و هنوز داشت گریه میکرد. بغلش کردم شیرش دادم و آروم شد.
الان من هومنم و تو اون مادری که میدونی اتفاق بدی نمیفته برام...اما من از محیط وحشت کرده م
از چیزهای غریب و ناآشنا ترسیدم و گرمی دستهایی که من رو نگه داشته اند رو فراموش کردم. وجودم سرده و دلم میخواد این هیاهو بگذره و تو بغلم کنی گرمم کنی و قطره قطره آرامش و نور بهم بدی تا سیر بشم و آروم بگیرم

سلام به همه عزیزان دلم
امیدوارم حال همه تون خوب باشه.
کاشکی همیشه توی پاپیون خبرهای خوب باشه.
خبر بارداری
به دنیا اومدن نوزاد
خونه دار شدن
ازدواج
موفقیتهای شغلی
سفرهای شاد
قبولی دانشگاه ها و آزمون ها
و...

مادر شدنت مبارک مدیحه دوست داشتنی😍
ان شالله که قدم دختر نازت نورای عزیز پر از خیر و برکت باشه و زیر سایه پدر و مادر شاد و سلامت بزرگ بشه و شاهد موفقیتها و عاقبت بخیریش باشی.
کاشکی میشد از نزدیک این کاچی رو تقدیمت کنم عزیزم.
مراقب خودت باش قشنگم😍😘