کیک گردویی باشکلات چیپسی(روز پسر)

۲.۴k لایک
۳۱ نظر
🔘 داستان کوتاه

مرد جوانی در آرزوی ازدواج با دختر ِ زیباروی کشاورزی بود. به نزد کشاورز رفت تا از او اجازه بگیره. کشاورز براندازش کرد و گفت: پسر جان، برو در آن قطعه زمین بایست. من سه گاو نر رو یک به یک آزاد میکنم، اگر تونستی دم هر کدوم از این سه گاو رو بگیری، میتونی با دخترم ازدواج کنی.
مرد جوان در مرتع، به انتظار اولین گاو ایستاد. در طویله باز شد و بزرگترین و خشمگین‌ترین گاوی که تو عمرش دیده بود به بیرون دوید. فکر کرد یکی از گاوهای بعدی، گزینه ی بهتری خواهد بود، پس به کناری دوید و گذاشت گاو از مرتع بگذره و از در پشتی خارج بشه. دوباره در طویله باز شد. باورنکردنی بود! در تمام عمرش چیزی به این بزرگی و درندگی ندیده بود. با سُم به زمین میکوبید، خرخر میکرد و وقتی او رو دید، آب دهانش جاری شد. گاو بعدی هر چیزی هم که باشه، باید از این بهتر باشه. به سمتِ حصارها دوید و گذاشت گاو از مرتع عبور کنه و از در پشتی خارج بشه.
برای بار سوم در طویله بار شد. لبخند بر لبان مرد جوان ظاهر شد. این ضعیف ترین، کوچک ترین و لاغرترین گاوی بود که تو عمرش دیده بود. این گاو، برای مرد جوان بود! در حالی که گاو نزدیک میشد، در جای مناسب قرار گرفت و درست به موقع بر روی گاو پرید. دستش رو دراز کرد... اما گاو دم نداشت!..

زندگی پر از فرصت های دست یافتنیه. بهره گیری از بعضی هاش ساده ست، بعضی هاش مشکل. اما زمانی که بهشون اجازه میدیم رد بشن و بگذرن (معمولاً در امید فرصت های بهتر در آینده)، این موقعیت ها شاید دیگه موجود نباش

─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─

نظرات

کارات محشرا
ببخشید ی سوال داشتم میخوام همزن بگیرم نمیدونید چه مارکی خوبه ؟
خواهش
سلام عزیزم ممنون ، من اول نصف مایه کیک میریزم تو قالب کیک بعد نصف گردوی خرد شده رو میریزم بعد بقیه مایه کیک رومیریزم سپس بقیه گردوی خردشده رو میریزم بعد با قاشق کمی گردوها رو داخل فشار میدم تا برن توی کیک بعد میذارم تو فر
مشاهده سایر نظرات