#گاه همه به پرده سینما بود.
(جشنواره فیلم های ۱۰دقیقه ای …)
اکران فیلم شروع شد.
شروع فیلم: تصویر سقف یک اتاق بود…
دو دقیقه از فیلم گذشت
چهار دیقه دیگر هم گذشت
هشت دقیقه ی اول فیلم تنها تصویر سقف اتاق بود!
صدای همه درآمد.
اغلب حاضران سالن سینما را ترک کردند.
ناگهان دوربین حرکت کرد و آمد پایین
و به یک كودك معلول قطع نخاع خوابیده روی تخت رسید..
جمله زیرنویس فیلم: این تنها ۸ دقیقه از زندگی این انسان بود و شما طاقتش را نداشتید.
پس قدر زندگیتان را بدانید!
گفت دعا کن می آید،میماند…
گفتم:آنکه با دعایی بیاد،به نفرینی میرود…
خواستی بیایی،خواستی بمانی.
با دعا نیا…
با دل بیا با دل بمان…
...