وقتی شاطرعباس نانهای داغ را توی دستهای مهتاب میگذاشت دلم میخواست جای شاطرعباس بودم.
وقتی مهتاب نانهای داغ را لای چادر گلدارش میپیچاند دلم میخواست من، آن نانهای داغ باشم.
وقتی مهتاب به خانه میرسید و کوبهی در را میکوبید، هوس میکردم کوبهی در باشم.
وقتی مادرش نانها را از مهتاب میگرفت، دوست داشتم مادر مهتاب باشم. بعد مهتاب تکهی نان برای ماهیهای قرمز توی حوض خانهشان میانداخت و من هزاربار آرزو میکردم یکی از ماهیهای قرمز توی حوض باشم.
- مصطفی مستور
#کیک_الویهشش عدد سیب زمینی پخته شده
چهار عدد تخم مرغ ابپز
خیار شور خرد شده دو لیوان
ذرت نخود فرنگی و هویج ابپز شده دو لیوان
کلم قرمز ریز شده یک لیوان
زیتون کنسروی حلقه شده یک لیوان
سینه ی مرغ پخته شده و ریش شده نصف سینه ی کامل
ژامبون خرد شده دو لیوان
سس مایونز یک لیوان فرانسوی
نمک فلفل ابلیمو به میزان لازم
نان تست یک بسته ی 20عددی
جعفری خرد شده پنج قاشق
خب من اول الویه مو اماده کردم با مواد بالا که خودتون دیگه استادین😂😬
بعد نون تستامو دور گیری کردم و ته یه قالب گرد و سلفون کشیدم بصورت دو لایه و نون تستامو از وسط برش زدم تا حالت مثلثی بگیره ته قالبمو با نون تست پر کردم که کوچولو روش سس مالیدم و از الویه روی نونهارو پوشوندم دوباره یه لایه نون تست گذاشتم باز الویه و روی لایه ی اخر فقط نون تست دورگیری شده و سس مایونز بعد گذاشتم دو ساعت یخچال بمونه البته روشم با سلفون پوشوندم بعد یه سینی کیک رو روش گذاشتم و برگردوندم و اروم پلاستیک و برداشتم و کناره هاشو با دور نونهای تست پوشوندم و روشم به دلخواه تزیین کردم☺️
انشالله شمام درست کنین خوشتون بیاد
عاشقتونم روزتون خوش❤️😘
...