بازم پنجشنبه ای دیگرازراه رسیدوبازم دلتنگیهای عزیزان ازدست رفته که وقتی یادشان میافتم چنان قلبم فشرده میشه ونفسم تنگ میشه که وقتی بخودم میام که بچم بهم میگه مامان چراگریه میکنی یادآنان هم شیرینه بخاطریاداوری خاطرهایمان وهم تلخ ازاینکه دیگه پیشمون نیستن بگیم یادته اون سال اون روزاین شداون شدوباهم بگیم وبخندیم وباهم یاداوری خاطره هایمان رابکنیم فقط یک اه میمونه وبس
خدایابه حق این ماه عزیزت عزیزانمان رادرپناه خودت سلامتی وطول عمربده وآنان که بین مانیستن موردرحمت وامرزش خودت قراربده که جزتوپناهی نیست خدانگهدارهمتون
...