ذرت مکزیکی
۲۵ اسفند ۰۱
سلام دوستان عیدتون پیشاپیش مبارک باشه 😍الهی که توی این سال جدید،احوالتون خداپسند😇، دلتون شاد 😄،تنتون سلامت 😌،افکارتون آروم،😊آرامش توی زندگیاتون باشه ☺،جیبتون پر پول باشه😁
استاد ادبیاتمم ،عاشق ایرانه 💚،از اینکه ایرانیه لذت میبره،✨عاشق فردوسیه👌،عاشق سعدی و حافظه😇،از شاهنامه و ایران کهن که حرف میزنه میشه رد اشک رو توی چشماش دید،☺عاشق خداست ،😍آیه های قرآنی رو خیلی خوب میگه قابل فهم😍این ویژگی هاش برام جالبه 😍از کلاسش لذت میبرم،😊 وقتی تموم میشه کلاسش با شوق منتظر کلاس هفته بعدم😊
برای همین حرفاش رو با جون و دل به خاطرم میسپارم ،
دیروز آخرین کلاسم بود توی اسفند،موقع خداحافظی همه بهم سال نو رو تبریک گفتیم و اومدیم از کلاس بیایم بیرون ،
استادم گفت بچه ها میخوام یه چیزی بگم بعد برید،همه همکلاسی هامم مثل من از کلاسش لذت میبرن ،پس بدون هیچ صحبتی همه نشستیم☺
گفت میخوام یه تجربه تلخم رو براتون بگم ،که شما مثل من نشید،شما فرصت جبران دارید اما من نه....
گفت خیلی زود دیر میشه، خیلیییی😞... ازتون میخوام قدر داشته هاتون که میشن عزیزترین های زندگیتون،مثل مادر،پدر،همسر،فرزند،خواهر،برادر رو خوب بدونید ....یه وقتایی حسرت این روزا غصه اتون میده، ..
هر وقت خواستی سر عزیزت ،مادرت،پدرت ،فرزندت،داد بزنی،
جوابشونو بدی، دلشو بشکونی ،یه نگاهی بهش کن ،باخودت بگو اگه فردا نباشش چی؟؟؟
فردا چیه اگه یک ساعت دیگه نباشش چی؟؟؟
یه روزایی میرسه که دیگه عزیزات رو نداری😢
اون وقته که با خودت میگی ،وای چه خوب اون روز بهش سر زدم😊 اون غذایی که دوست داشتو براش پختم😊 براش اون چیزی که دوست داشت رو خریدم😍 اون روز جوابشو ندادم توی دعوا ،😊
گفت من خیلی حسرت دارم ،برای اینکه بعضی اوقات میگفتم حالا بعدا سر میزنم،بعدا میخرم ،و ...😔
الان فرصت جبران ندارم،من پدرم رو از دست دادم 😭
بغض کرد و اشک توی چشماش حلقه زد ،
گفت نزارید هیچکس بین شما و هم خون ِتون فاصله بندازه ،
پدر،مادر،خواهر ،برادر، فرزند،دخترخاله ،دختر عمه و...
وقتی پدر و مادر،خواهر و برادرت رو از دست بدی ،هیج جای دنیا دیگه مثلشون رو نداره،مادر هیچکس مادر تو نیست،پدر هیچ کس پدر تو نیست....
هیچ کس جای برادرتو نمیگیره،هیچ کس خواهرت نمیشه...😣
اگه ماشینتو از دست بدی نهایت با تاکسی میری،یا میخری، اگه خونتون رو از دست بدی میتونی مستاجر باشی ،
ولی جای عزیزای زندگی رو هیچ کس و هیچ چیز پر نمیکنه...
اشکای هممون صورتمونو خیس کرده بود،😭
چقدر تجربه خوبی بود،
استاد خوبم خانم جواهری مثل فامیلیش میمونه ،مثل جواهره مثل یک مادر دلسوز خیلی درسای خوبی از زندگی بهمون یاد میده ...
و چقدر من این درس ادبیات رو دوست دارم یه جورایی به ایرانی بودم افتخار میکنم...😍
استاد ادبیاتمم ،عاشق ایرانه 💚،از اینکه ایرانیه لذت میبره،✨عاشق فردوسیه👌،عاشق سعدی و حافظه😇،از شاهنامه و ایران کهن که حرف میزنه میشه رد اشک رو توی چشماش دید،☺عاشق خداست ،😍آیه های قرآنی رو خیلی خوب میگه قابل فهم😍این ویژگی هاش برام جالبه 😍از کلاسش لذت میبرم،😊 وقتی تموم میشه کلاسش با شوق منتظر کلاس هفته بعدم😊
برای همین حرفاش رو با جون و دل به خاطرم میسپارم ،
دیروز آخرین کلاسم بود توی اسفند،موقع خداحافظی همه بهم سال نو رو تبریک گفتیم و اومدیم از کلاس بیایم بیرون ،
استادم گفت بچه ها میخوام یه چیزی بگم بعد برید،همه همکلاسی هامم مثل من از کلاسش لذت میبرن ،پس بدون هیچ صحبتی همه نشستیم☺
گفت میخوام یه تجربه تلخم رو براتون بگم ،که شما مثل من نشید،شما فرصت جبران دارید اما من نه....
گفت خیلی زود دیر میشه، خیلیییی😞... ازتون میخوام قدر داشته هاتون که میشن عزیزترین های زندگیتون،مثل مادر،پدر،همسر،فرزند،خواهر،برادر رو خوب بدونید ....یه وقتایی حسرت این روزا غصه اتون میده، ..
هر وقت خواستی سر عزیزت ،مادرت،پدرت ،فرزندت،داد بزنی،
جوابشونو بدی، دلشو بشکونی ،یه نگاهی بهش کن ،باخودت بگو اگه فردا نباشش چی؟؟؟
فردا چیه اگه یک ساعت دیگه نباشش چی؟؟؟
یه روزایی میرسه که دیگه عزیزات رو نداری😢
اون وقته که با خودت میگی ،وای چه خوب اون روز بهش سر زدم😊 اون غذایی که دوست داشتو براش پختم😊 براش اون چیزی که دوست داشت رو خریدم😍 اون روز جوابشو ندادم توی دعوا ،😊
گفت من خیلی حسرت دارم ،برای اینکه بعضی اوقات میگفتم حالا بعدا سر میزنم،بعدا میخرم ،و ...😔
الان فرصت جبران ندارم،من پدرم رو از دست دادم 😭
بغض کرد و اشک توی چشماش حلقه زد ،
گفت نزارید هیچکس بین شما و هم خون ِتون فاصله بندازه ،
پدر،مادر،خواهر ،برادر، فرزند،دخترخاله ،دختر عمه و...
وقتی پدر و مادر،خواهر و برادرت رو از دست بدی ،هیج جای دنیا دیگه مثلشون رو نداره،مادر هیچکس مادر تو نیست،پدر هیچ کس پدر تو نیست....
هیچ کس جای برادرتو نمیگیره،هیچ کس خواهرت نمیشه...😣
اگه ماشینتو از دست بدی نهایت با تاکسی میری،یا میخری، اگه خونتون رو از دست بدی میتونی مستاجر باشی ،
ولی جای عزیزای زندگی رو هیچ کس و هیچ چیز پر نمیکنه...
اشکای هممون صورتمونو خیس کرده بود،😭
چقدر تجربه خوبی بود،
استاد خوبم خانم جواهری مثل فامیلیش میمونه ،مثل جواهره مثل یک مادر دلسوز خیلی درسای خوبی از زندگی بهمون یاد میده ...
و چقدر من این درس ادبیات رو دوست دارم یه جورایی به ایرانی بودم افتخار میکنم...😍
...
نظرات
دستورپخت های پیشنهادی
ذرت مکزیکی
ذرت مکزیکی
ذرت مکزیکی فوری
تابه مکزیکی
ادویه مکزیکی
سالاد ذرت ( ذرت سالسا)
عکس های مرتبط
