maryam_ima
maryam_ima

دستور پختی یافت نشد

صبحانه
maryam_ima
۱۶۴

صبحانه

۶ مرداد ۹۸
ما مادر نداریم ، راستش داریم اما اندازه یک سنگ مستطیلی است وسط بهشت رضا که بالاش نوشته شادروان و پایینترش با خطی خوش ، مادری مهربان و همسری فداکار ...
ما مادر نداریم ، نه که از اولش نداشته ایم ، نه که به خوابمان نمی آید. چند سال پیش خدا خواست که امتحانمان کند. که اشک مان را ببیند و ترس و بی پناهی ما را ... که دنیا زمستان شود و تا جان دارد باران شور ببارد روی لب هایمان ...

ما مادر نداریم اما راستش را بخواهید عکس مادرهای شما را یواشکی نگاه می کنیم. یواشکی دوستش داریم ...و به یکباره خیره میشویم به یک قاب ، به یک سنگ و یا به یک دیوار و ... دست خودمان که نیست یک دفعه ای هق می زنیم .....

ما مادر نداریم و هر سال ، روز مادر که می شود نمی دانیم باید به کجا پناه ببریم. سرمان را توی کدام سوراخ فرو کنیم که معلوم نشود غصه داریم ! که حسودیم ! که یواشکی مادرهای شما را دوست داریم ...

راستی رفيق جانِ من ، آن وقت که صورت مادرت را می بوسی، آن وقتی که جوری فشارت می دهد که نفست تنگ می شود، لطفن، لطفن، لطفن، یک لحظه بیشتر توی آغوشش بمان ! یک لحظه بیشتر جای همه ما... همه ما بچه هایی که مادر نداریم ....



#صبحانه #عصرانه
...
صبحانه
maryam_ima
۵۴

صبحانه

۵ مرداد ۹۸
قدر بدانید!
قدر داشته هایتان را بدانید!
قدر آدم های خوب زندگیتان را
قدر سلامتی و آرامشتان را بدانید!
اتفاقا دنیا زود در مقابل عدم قدر دانی
واکنش نشان میدهد و آن را از شما میگیرد!
حالا میخواهد سلامتی باشد
یا یک آدمی که شما او را خیلی دوست دارید!
یک چیز دیگر هم بگویم
تو را به خدا قدر پدر و مادرتان را بدانید
شاید بزرگ ترین و تکرار نشدنی ترین نعمتی که
در اختیار هر آدمی قرار داده اند
همین وجود پدر و مادر است!!


#صبحانه
...
استیک مرغ گریل و سبزیجات
maryam_ima
۷۷
قشنگ ترین چشمان دنیا را مادر من داشت ،
وقتی با خنده های از ته دلش به من نگاه می کرد و از وقایع روزانه اش با آب و تاب می گفت ،
قشنگترین صدای دنیا را مادر من داشت,
وقتی با نام کوچکم صدایم می کرد,
برایم چای میریخت ...
کنارم مینشست ...
با من می گفت ...
با من می خندید ...
وقتی کنارش خوشبخت ترین دختر توی عالم بودم
قشنگترین دستان دنیا را مادر من داشت ,
وقتی دستهای نرمش را روی موهایم میکشید و تمام خستگی های روزگارانم را دانه دانه از موهایم برمیداشت
و آخر تمام حرفهایش"خدای ماهم بزرگ است"
از دهانش نمی افتاد ...
زیباترین زن جهان مادر من و در چهار چوب خانه ی ما بود ,
که به وقت بودنش تمام لامپهای خانه مان روشن بود ,که بوی غذایش و نگاه مهربانش تمام تلخی ها و شکست های زندگی ام را در یک آن از وجودم پاک می کرد ...
مهربان ترین انسان عالم درون آشپزخانه ی کوچک و چهارگوش ما بود وقتی تمام خستگی هایش را در قلاب بافی های رنگارنگش به نقش و نگار می کشید ،
که بودنش, که خنده هایش برایم زیباترین لالایی بچگی ام بود ...

#استیک_مرغ #سالاد #رژیمی
...
صبحانه
maryam_ima
۵۳

صبحانه

۷ اسفند ۹۷
انصافانه نیست عکس‌هایتان که تازه برداشته‌اید با حضرت مادر علیه‌الرحمه که لبخند زده به دوربین شما یا خندیده به خُل‌خلی‌تان وقتی بهش گفتید بگوید سیب یا چیز. نه مثل عکس‌های ما که برای سال‌ها، دهه‌ها و قرن‌های پیش‌تر است.
انصافانه نیست تلفن را بردارید، شماره‌ بگیرید، و کسی آن طرف خط، بگوید جان مادر و قسم‌تان بدهد که دست بچه‌ها را بگیرید و ببرید خانه‌اش. نه چون ما که نه شماره‌ای داریم از آن دنیا، و نه آدرسی برای فرستادن نامه‌ای، دست‌خطی....
انصافانه نیست که روز مادر گل‌ می‌خرید، جعبه‌ای شیرینی خامه‌ای، و جایی دارید که بهش می‌گویند خانه‌ی مادری و شام، قرمه‌سبزی مامان‌پز می‌خورید با سالادشیرازی و دوغ، دوغ دست‌ساز نعنا زده... نه اینطور که خانه‌ش مستطیلی باشد در گورستانی دور افتاده که نمی‌گذارند شب‌ها ماند پهلویش و خوابید کنار سنگ گلاب‌خورده‌ی پر از گل‌های پرپر...
و البته، چه چیز این دنیا از انصاف بوده که این یکی ... ما حسودترینیم به همه‌ی روزهای‌تان... و آرزو می‌کنیم که جای‌ شما بودیم توی عکس‌ها، پشت تلفن و نشسته بر سفره‌ی خانه‌ی مادری .... چرا که شما گذشته‌ی ما هستید. گذشته‌ی شاد ما، گذشته پرخنده‌ی ما، گذشته‌ی مغرورانه‌ی ما و حالا ما اندوهی هستیم هر روزه و بی‌تاب. و نمی‌دانیم روز مادر به کجا پناه ببریم از دست شما خوشبخت‌های خوش شانس ؛ چرا که ما مادرمرده‌هایی هستیم حسود و دلتنگ، دلتنگ، دلتنگ...

پینوشت ؛ روح همه ی مادران آسمانی شاد و در آرامش و روز مادر مبارک 💙


#صبحانه
...
پنکیک کاکائویی
maryam_ima
۵۷
مگر قلب مادر در چشم هایش بود ؟!
که با چشم هایش دل می بست ،
با چشم هایش منتظر می ماند ،
و زمانی که چشم هایش را بست
دیگر نفس نکشید...
.
دوستای مهربون و قدیمی و باوفای خوبم هزار تا سلام دارم خدمتتون ... امیدوارم همه تون سلامت و شاد باشین ! نمیدونم چطوری ازتون تشکر کنم ک بعد از این همه مدت من حقیر رو فراموش نکردین و همیشه جویای احوالم بودین ! راستش من مدت زیادیه که بخاطر مسائل شخصی و کاری از فضای مجازی فاصله گرفتم و اینکه ب علت مدل گوشیم متاسفانه نمیتونم برنامه ی پاپیون رو تو گوشیم داشته باشم و این برنامه رو هر از گاهی ک بتونم از گوشی دخترم دنبال میکنم و شاهد لطف و محبت همه تون هستم این پست رو بخاطر وجود پر مهرتون گذاشتم و خواستم بگم من هیچ پیج آشپزی در فضای مجازی ندارم و در پاپیون هم اگه فرصت کنم فقط با همین آیدی پست میزارم ممنون از همه تون ...


#صبحانه #پنکیک
...
موهیتوی شاه توت
maryam_ima
۱۱۷

موهیتوی شاه توت

۴ شهریور ۹۶
از دور که نگاه می کنیم، خوشبختی همیشه مال خانه ی بغلی است. چمن خانه ی خودمان زرد است و سبزی نصیب چمن خانه ی همسایه است.
داشته هایمان را نمی بینیم، چشممان پی داشته های دیگران است، فلانی سفر زیاد می رود، فلانی چه خوشحال است همیشه می خندد، فلانی زیباست، خوش هیکل است، فلانی آرام است خوب خرج می کند. فلانی هر روز مهمانی می رود، مهمانی می دهد.
یادمان می رود آدم ها اینجا، توی فضای مجازی از خوشی هاشان می نویسند، اینجا نمایشگاه خوشی هاست، رو به دوربین ایستادن و لبخند زدن ها. مهمانی ها، تولدها، سفرها، کافه رفتن ها، سلفی گرفتن ها...اینجا جای خوبی برای تقسیم شادی هاست، رو به لنز دوربين تا آنجا که ممکن است دندان نشان دادن ها... عکس ها را جدی می گیریم، کارمان مثل کار دنیا برعکس شده، آن چیزهایی که باید جدی بگیریم، جدی نمی گیرم، از کنار خیلی چیزها ساده رد می شویم. در عوض برای خوشی دیگران به خودمان می پیچیم، یادمان می رود هر کسی به سهم خود در این دنیا گرفتاری دارد، رسم زندگی همین است دیگر. یادمان می رود این دنیا بالا دارد، پایین دارد، شادی دارد، غم هم دارد. همیشه که قرار نیست به ساز ما برقصد. توی زندگی هر کداممان حتما چیزی هست که به آن دلخوش کنیم، دوست هست، سفر هست، آرزو هست، حساب دو دو تا چهار تایِ رسيدن به آرزوهای كوچك و بزرگ هست. زمان برای التیام هست، فرصت برای تغییر... دلخوشی ها کم نیست، من به وجود « او » که همیشه مثل کوه پشتم ایستاد و تو به وجود اویی دیگر، که آرزو می کنم مثل کوه پشتت بماند. هر کداممان حتما چیزی داریم که دلمان را به آن خوش کنیم.
یکی از دوستان امروز توی صفحه ی اینستاگرامش نوشته بود«... مادر دارید که نفس می کشد؟ خوشبختید خودتان حالیتان نیست...»


#موهیتو #اسمووتی #میوه #شاهتوت
...
صبحانه
maryam_ima
۶۵

صبحانه

۳ شهریور ۹۶
چای که مرغوب نباشد چیزی به آن اضافه می کنیم:
چوب دارچینی، هِلی، نباتی، شده چند پَر بهار نارنج، چیزی که آن مزه و بو را تبدیل به عطر ِخوش و طعم ِخوب کند.
زندگی هم گاهی می شود مثل همین چای
باید با دلخوشی های کوچک طعم و رنگش را عوض کنی،
یک چیزی که امید بدهد به دلت،
انگیزه شود،
بنزین باشد برای حرکت ماشین زندگی ات،
بعد ماشین تخت گاز می رود تا آنجایی که باید...

امید داشته باشید به تمام اتفاقاتِ خوب و برای رسیدن به آن تلاش کنید...

#صبحانه #مربا
...
عصرونه
maryam_ima
۱۱۶

عصرونه

۱۸ تیر ۹۶
تقديم به مادری که ندارم.....
ميان تمام نداشتن ها دوستت دارم ...
شانس ديدنت را هر روز ندارم ...
ولي دوستت دارم...
وقتي دلم هوايت را ميكند حق شنيدن صدايت را ندارم...
ولي دوستت دارم...
وقت هايي كه روحم درد دارد و ميشكند شانه هايت را براي گريستن كم دارم...
ولي دوستت دارم...
وقت دلتنگي هايم , آغوشت را براي آرام شدن ندارم ...
ولي دوستت دارم ....
آري همه وجودمي ولي هيچ جاي زندگيم ندارمت و
ميان تمام ندا شتن ها باز هم با تمام وجودم...
دوستت دارم مادرم
برای شادی روح همه مادران در خاک آرمیده دعا کنید


#عصرونه #حمص #میوه_آرایی
...
مربای توت فرنگی و کروسان
maryam_ima
۵۴
چیزی به اذان نمانده
سفره را چیدم
از فرنی و شله زرد تا حلیم و سوپ و آش رشته
همه چیز هست!
اما سفره خالی ست!
بگذار از اول بگویم
سفره را چیدم...همه چیز هست!
مادر خانه نیست!
سفره خالی ست...
از همان کودکی...
وقتی مادر خانه نبود
جای خالی اش...
فقیر ترین سفره ی دنیا را رقم میزد
حالا هر چقدر سفره ات رنگی باشد
اگر این روزها به خدا نزدیکتری
آرام در گوشش بگو
آرام با دلی شکسته و شاید با چشمانی اشک آلود
که نعمت مادر را
از هیچ خانه ای دریغ نکند!
سفره را چیدم
مادر نیست
سفره خالی ست!

#مربا #صبحانه
...
دسر کارامل
maryam_ima
۳۰

دسر کارامل

۶ خرداد ۹۶
ﺭﻭﺯﻩ ی پرهیز بگیریم !!!
کاش ﮐﺴﯽ ﺑﺮﺍﯾمان ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭘﺮﺍﻧﺪﻥ ﮔﻨﺠﺸﮏ ﺭﻭﺯﻩ ﺭﺍ ﺑﺎﻃﻞ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻭ ﺗﺮﺳﺎﻧﺪﻥ ﮔﺮﺑﻪ ﺍﯼ ﻭ ﻟﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﮔﻞ ﻫﺎﯼ ﺭﻭﯾﯿﺪﻩ ﻻﯼ ﻋﻠﻒ ﻫﺎﯼ ﺳﺒﺰ ﻭ ﭼﯿﺪﻥ ﯾﮏ ﯾﺎﺱ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺑﻮﯼ ﺧﻮﺵ ﻭ ﻧﺎاﻣﯿﺪ کردن ﺳﮕﯽ ...
ﮐﺎﺵ ﮐﺴﯽ ﺑﺮﺍﯾمان ﺍﺯ ﻣﺒﻄﻼﺕ ﺭﻭﺯﻩ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ، ﺭﺳﺎﻧﺪﻥ ﻏﺒﺎﺭ ﻏﻢ ﺑﻪ ﻗﻠﺐ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﭼﺸﺎﻧﺪﻥ ﺷﻮﺭﯼ ﺍﺷﮏ ﺑﻪ ﻟﺐ ﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻗﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺳﺎﻝ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻭ ﻓﺮﻭ ﮐﺮﺩﻥ ﻭﺟﺪﺍﻥ ﺗﻦ ﭘﺮﻭﺭ ﺩﺭ ﺁﺏ ﺑﯽ ﺗﻔﺎﻭﺗﯽ ﻭ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺑﺮ ﺟﻨﺎیت ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺑﯽ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺘﯽ ﺗﺎ ﺍﺫﺍﻥ ﺻﺒﺢ... ﭼﻪ ﻓﺮﻗﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺭﻣﻀﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﯾﺎ ﺗﯿﺮ ﯾﺎ ﺟﻮﻻﯼ ...ﻫﺮ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺩﺳﺘﯽ ﺭﺍ ﮔﺮفتیم ﺩﻟﯽ ﺭﺍ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩیم ﺍﺷﮑﯽ ﺭﺍ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩیم ، ﺍﻧﺴﺎنیم ...
ﺭﻭﺯﻩ ﯼ ﭘﺮﻫﯿﺰ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ ! ﭘﺮﻫﯿﺰ ﺍﺯ ﻗﻀﺎﻭﺕ ، ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻍ ،
ﺍﺯ ﺭﯾﺎ ، ﺍﺯ ﺗﻬﻤﺖ ،ﺩﻭﺭﻭﯾﯽ ، ﺍﺯ ﻧﯿﺮﻧﮓ .... ﻭﮔﺮﻧﻪ ﺗﺎ ﺑﻮﺩﻩ
ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎﯾﯽ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﮔﺮﺳﻨﮕﯽ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺍﻧﺪ
ﻭﻟﯽ ﻫﺮﮔﺰ ﺭﻭﺯﻩ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ .......
دوستای باوفا و خوش قلبم ممنون میشم اگه تو این ماه عزیز و پربرکت منو هم از دعای خیرتون بی نصیب نزارین ...یا حق ...
...