آدم ها تاریخ مصرف دار شده اند بعد از مدتی تلخ میشوند هنگام انتخابشان خوب دقت کن انقضای بعضی ها خیلی کم است و نباید سمتشان رفت اما امان از آن هایی که تاریخشان تقلبی ست گولشان را نباید خورد که بد مسمومیتی به دنبال دارد، می آیند و حرف میزنند حرف میزنند و فقط حرف میزنند، خب آدم است دیگر برای حرف ها رویا می سازد با حرف ها زندگی میکند یک دوستت دارم میشنود و هزار بار با خودش تکرار میکند چرا که باور کرده است، اما پایِ عمل کردن به حرف که میرسد رنگ عوض میکنند بهانه گیری هایشان شروع میشود سکوت ها، تلخ شدن ها، حالا تو میمانی با آدمی که انگار نمیشناسی اش با آدمی که از تو فاصله میگیرد با عشقی که بلاتکلیف شده، حالت از این تغییرِ رفتار به هم میخورد
و دیگر توانِ تحمل کردنِ نبودن اش در حالی که هست را نداری قلبت را میانِ دستانت میگیری رویاهایت را سَر میبُری و ترجیح میدهی نباشد تا اینکه باشد و انگار نیست، رفتن کسی که به بودن اش عادت کرده ای سخت است سخت که چه عرض کنم رفتن اش اصلا در مخیله ات نمیگنجد و همیشه با خودت فکر میکردی اگر نباشد میمیرم اما خب دیگر نمیتوانی تغییر حالتش را تحمل کنی او تو را به تب گرفته است که به مرگ راضی شده ای!
پ.ن1: این همه زحمت با بی مهری آقای همسر هیچ شد 😢
پ.ن.2: روزگار به کام نیست 😞
...