تو را دوست دارم
چون نان و نمک
چون لبان گُر گرفته از تب
که نیمهشبان در التهاب قطرهای آب
بر شیر ِ آبی بچسبد
تو را دوست دارم
چون لحظهی شوق ، شبهه ، انتظار و نگرانی
در گشودن بستهی بزرگی
که نمی دانی در آن چیست
تو را دوست دارم
چون سفر نخستین با هواپیما
بر فراز اقیانوس
چون غوغای درونم
لرزش دل و دستم
در آستانه ی دیداری در استانبول
تو را دوست دارم
چون گفتن « شکر خدا زندهام »
#ناظم_حکمت❤
...