یه روزهایی میان
که از گفتنِ «خسته شدم » هم خسته می شیم!
یاد میگیریم که هیچکس در این دنیا
نمی تونه برای خستگی ما کاری کنه.
سعی میکنیم از آب پرتقال های خنکی که مامان دستمون میده لذت ببریم!...
از اینکه امروز ، گل های شمعدونی گل دادن
از بوی خوب مایع لباسشویی روی آستین پیراهنمون لذت ببریم!...
از خوردن یه فنجون چای تو عصر جمعه کلی حال میکنیم....
دیگه از نق زدن خسته می شیم و 
از صدای خنده ی بچه ها موقع سرسره بازی، هوا کردنِ بادکنکشو ن یا خریدن پشمک های هم قد خودشو ن توی شهر بازی چشم هامون می خندن!...
یه روز
از گفتنِ اون همه خسته شدم خسته می شیم!
و سعی می کنیم حالمان را به اتفاق ها، بهونه ها و لحظه های خوب گره بزنیم
یه روز ، از آن همه خسته بودن ها خسته می شیم
و این خستگی! 
چه قدر خوبه...
و این خستگی،چه قدر می چسبه!..❤
پ.ن۱:زندگی تون به شیرینی تیرامیسو😁
پ.ن۲:اگه دوست داشتید ورق بزنید!🙏
پ.ن۳:دوستون دارم💞
#تیرامیسو#تیرامیسو_شکلات