مینی کیک ساده قرار معنوی
۱۵ بهمن ۹۹
#قرار_معنوی 🎉ولادت حضرت زهرا(س) و روز زن و مادر مبارک🎉. لطفا کپشن رو مطالعه کنین😊
سلام کدبانوهای پاپیونی👋 سالروز ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) بانوی دوعالم و مادر سادات و همچنین سالروز میلاد امام خمینی(ره) رو تبریک میگم... الهی که سایه مادر و پدر رو سرمون باشه👏
یه شعر زیبا براتون بذارم😍:
به زمین تا که رسیدی همه جا زیبا شد
هرچه گل بود شکفت و دل باران وا شد
هر فرشته به تو یک نام بهشتی می داد
آسمان دید که مجموعه ی آن “زهرا” شد
گفت آهسته که خورشید بتابد همه جا
این چنین نام تو اعلام به یک دنیا شد
رسمشان بود عرب ها که به گُل پشت کنند
رحمت آمدنت مژده ی”اعطینا” شد
یک شب آویخته شد چادرت از عرش خدا
عطر رویایی آن قسمت مریم ها شد
عشق هنگام نمازت به تماشا آمد
“وندرین دایره، سرگشته ی پابرجا” شد
روز میلاد شما بود و دلم خواست، غزل
عرض تبریک قشنگی بشود، آیا شد؟
شاعر : لیلا تقوی
خوشتون اومد😊😍 حالا برم سراغ قرار معنوی... عکس اول که با دستور مینی کیک ساده ویدا یه کیک کوچولوی ناقابل برای خوشحال کردن خانوادم درست کردم واقعا ممنون از این دستور عالی👏👌 کنار کیک عکس بسته مجموعه خاطرات شهید سیدمحمدابراهیمی سریزدی (معاون دوم فرماندهی تیپ ۱۸الغدیر یزد) هست که میخوام یه خاطره به روایت پدر شهید رو براتون بگذارم:
« خسته از سرکار برگشته بودم. شب توی فکر سید محمد و جنگ و جبهه خوابم برد. توی خواب دیدم سید محمد آمد پیشم و گفت:باباجان می آیید باهم برویم کربلا؟ گفتم سروجانم فدای کربلا😇 من از خدایم هست بروم زیارت امام حسین (ع) .دستم گرفت و باهم راه افتادیم. توی صحرا یک دفعه جلویمان یک ساختمان ظاهر شد و ازمان تذکره خواستند. سیدمحمد کاغذی درآورد و نشان داد. به او گفتند: تذکره شما درست است اما پدرتان نه!هنوز کامل نیست. ناراحت شده بودم. سیدمحمد برگشت و گفت نگران نباشید من می روم و کارتان را درست میکنم و می آیم دنبالتان. خندید و رفت.
سید رضا ابراهیمی/ پدر شهید »
خاطره رو خوندین 😊 عکسام رو ورق زدین؟ عکس آخری جاده عشق💔 مسیر نجف به کربلا .... و قدم برداشتن مان به نیابت از شهداست.... شهید سید جلیل ساداتی، شهید حمیدرضا شفیع نادری و برادر مرحومشان ، شهید سید محسن میروکیلی و پدر مرحومشان، شهید احمد شکیبایی و البته پشت ورقه هم عکس شهدای دیگه ست.
حرفم درد دله با شهید سید محمد ابراهیمی: آقا سید! امروز که روز ولادت حضرت مادره میشه امضای تذکره کربلای ما رو هم جور کنین😥 دلتنگیم آقا سید 😭 میشه خواهش کنم سفارش ما رو به مادر سادات بکنید🙏 یادش بخیر با هر قدم به یاد شهدا تا کربلا رفتیم. یادش بخیر سیل جمعیت و غبار جاده عشق💔😭 اون تابلوی سبز رو نگاه کنید👆 نوشته زوار گرامی به استان کربلا خوش آمدید .... نمیدونین وقتی توی مسیر عشق این تابلو رو میبینی چه حالی میشی😍😭 باورت میشه داری میری پابوس امام حسین (ع) دلت میخواد بقیه مسیر رو بال دربیاری و پرواز کنی.... 😭 آی شهدا خوش بحالتان که شبهای جمعه مهمان ارباب هستید خواهش میکنم این شب جمعه ما را نزد مولا یاد کنید و تذکره کربلای ما را درست کنید🙏😭
ببخشید طولانی شد🙏 الهی سال دیگه اربعین پای این تابلو عکس بگیریم و بریم کربلا😍😇 ان شاءالله... بلندو از ته دل بگو آمین😊
#قرار_معنوی
#یا_فاطمه_الزهرا_(س)
#یا_علی_(ع)
سلام کدبانوهای پاپیونی👋 سالروز ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) بانوی دوعالم و مادر سادات و همچنین سالروز میلاد امام خمینی(ره) رو تبریک میگم... الهی که سایه مادر و پدر رو سرمون باشه👏
یه شعر زیبا براتون بذارم😍:
به زمین تا که رسیدی همه جا زیبا شد
هرچه گل بود شکفت و دل باران وا شد
هر فرشته به تو یک نام بهشتی می داد
آسمان دید که مجموعه ی آن “زهرا” شد
گفت آهسته که خورشید بتابد همه جا
این چنین نام تو اعلام به یک دنیا شد
رسمشان بود عرب ها که به گُل پشت کنند
رحمت آمدنت مژده ی”اعطینا” شد
یک شب آویخته شد چادرت از عرش خدا
عطر رویایی آن قسمت مریم ها شد
عشق هنگام نمازت به تماشا آمد
“وندرین دایره، سرگشته ی پابرجا” شد
روز میلاد شما بود و دلم خواست، غزل
عرض تبریک قشنگی بشود، آیا شد؟
شاعر : لیلا تقوی
خوشتون اومد😊😍 حالا برم سراغ قرار معنوی... عکس اول که با دستور مینی کیک ساده ویدا یه کیک کوچولوی ناقابل برای خوشحال کردن خانوادم درست کردم واقعا ممنون از این دستور عالی👏👌 کنار کیک عکس بسته مجموعه خاطرات شهید سیدمحمدابراهیمی سریزدی (معاون دوم فرماندهی تیپ ۱۸الغدیر یزد) هست که میخوام یه خاطره به روایت پدر شهید رو براتون بگذارم:
« خسته از سرکار برگشته بودم. شب توی فکر سید محمد و جنگ و جبهه خوابم برد. توی خواب دیدم سید محمد آمد پیشم و گفت:باباجان می آیید باهم برویم کربلا؟ گفتم سروجانم فدای کربلا😇 من از خدایم هست بروم زیارت امام حسین (ع) .دستم گرفت و باهم راه افتادیم. توی صحرا یک دفعه جلویمان یک ساختمان ظاهر شد و ازمان تذکره خواستند. سیدمحمد کاغذی درآورد و نشان داد. به او گفتند: تذکره شما درست است اما پدرتان نه!هنوز کامل نیست. ناراحت شده بودم. سیدمحمد برگشت و گفت نگران نباشید من می روم و کارتان را درست میکنم و می آیم دنبالتان. خندید و رفت.
سید رضا ابراهیمی/ پدر شهید »
خاطره رو خوندین 😊 عکسام رو ورق زدین؟ عکس آخری جاده عشق💔 مسیر نجف به کربلا .... و قدم برداشتن مان به نیابت از شهداست.... شهید سید جلیل ساداتی، شهید حمیدرضا شفیع نادری و برادر مرحومشان ، شهید سید محسن میروکیلی و پدر مرحومشان، شهید احمد شکیبایی و البته پشت ورقه هم عکس شهدای دیگه ست.
حرفم درد دله با شهید سید محمد ابراهیمی: آقا سید! امروز که روز ولادت حضرت مادره میشه امضای تذکره کربلای ما رو هم جور کنین😥 دلتنگیم آقا سید 😭 میشه خواهش کنم سفارش ما رو به مادر سادات بکنید🙏 یادش بخیر با هر قدم به یاد شهدا تا کربلا رفتیم. یادش بخیر سیل جمعیت و غبار جاده عشق💔😭 اون تابلوی سبز رو نگاه کنید👆 نوشته زوار گرامی به استان کربلا خوش آمدید .... نمیدونین وقتی توی مسیر عشق این تابلو رو میبینی چه حالی میشی😍😭 باورت میشه داری میری پابوس امام حسین (ع) دلت میخواد بقیه مسیر رو بال دربیاری و پرواز کنی.... 😭 آی شهدا خوش بحالتان که شبهای جمعه مهمان ارباب هستید خواهش میکنم این شب جمعه ما را نزد مولا یاد کنید و تذکره کربلای ما را درست کنید🙏😭
ببخشید طولانی شد🙏 الهی سال دیگه اربعین پای این تابلو عکس بگیریم و بریم کربلا😍😇 ان شاءالله... بلندو از ته دل بگو آمین😊
#قرار_معنوی
#یا_فاطمه_الزهرا_(س)
#یا_علی_(ع)
...
طرز تهیه و دستور پخت های مرتبط
مینی کیک ساده
مینی پیتزا تابه ای
مینی پیتزا
مینی باگت
کیک ساده خانگی
کیک خیس شکلاتی
عکس های مرتبط
