این جذاب جان برای اون روزایی ک میرفتم کارگاه......
چقد حیف شد با اومدن کرونا یسری از مشاغل تعطیل شد خیلیا بیکار شدن....
حقیقتش دلم تنگ شده برای روزایی ک میرفتم سر کار از ۸ تا ۴ کارگاه(انقد کارمو دوستداشتمو با عشق انجام میدادم ک یادم میرفت یه لیوان اب بخورم چ برسه ب ناهار...) بعد میرفتم مهد دنبال سارینا.....میومدیم خونه...باهم غذا میخوردیم......بعد میرفتم سراغ کارای خونه و اشپزی...تا همسرجان میومد بساط شام.......اصلا نمیفهمیدم روز چطور میگذره.....اما الان روزا همش تکراری و یکنواخت ....خدا یا ....
..
میگذره مطمئنم....شکرت🙏
#تارت_سیب تو خونه ما کسی اهل شیرینی و کیک نیست متاسفانه....خیلی دلتنک کیک درست کردنم
...