بچه ها من دیروز امتحان توشهری داشتم صبح که رد شدم وکلا دپرسم فکرشوبکنید از ساعت۷صبح تا۱۱منتظربودم نوبتم شه که افسربابی رحمی تمام ردم کرد حتی نزاشت پارک کنم ماشینو،شبم که همسری رفت پیش دوستاش و منم بااعصابی داغونو دلی شکسته بلند شدم کیک درست کردن که سرگرم بشم بعدمیخاسم عکس بندازم گفتم حداقل یکم دکورشوخوشگل کنم هرچندبه پای هنرمندی شمانمیرسه
بخاطر رژیمم شکرم نزدم و شیره انگور به جاش ریختم
خرماو گردوهم ریز کردم باکشمشو یه قاشق گلاب ریختم توموادش.ونگم براتون از عطرو طعمِ محشرش
لایک وفالو یادتون نره♡
...