و جهان هنوز هم زیباست... تا اندک فرصتی برای دیوانگی هست هنوز ... و تنفس نرم و پیاپی نوزاد کوچکی، و گیاه سبز و امیدواری که به شوق پرواز، با نیستی و انهدام میجنگد. تا عشق هست، امید هست، نور هست... من زندهام به همین روزنههای نور در کشاکش این تاریکی. من زندهام به این که متفاوتترین و زیباترین گلها، در مرداب میرویند و خارقالعادهترین ستارهها در تاریکترین شبها میدرخشند. من زندهام به اینکه هستم، که عشق هست، و زیباییهای زیادی در این سیارهی آشنا هست هنوز...