سلام سلام
اگر استوری هامو دنبال میکنید حتما ماجرای این کیک جذاب رو میدونید😂🤦🏻‍♀️
این کیک سفارشی زیبا ک سفارش زن دایی جانه ماجراش از این قراره
زن داییم پیام داد ک ی کیک خاص واسه دوستش ک خیلی براش عزیزه میخواد خیلی تاکید داشت ک کیکه خاص بشه😍🙄
راستشو بخواهید اولش حسودیم شد از بس زنداییم از خاص بودن و ..... حرف زد 😂🤦🏻‍♀️میخواستم درست نکنم والا این کیه ک این همه واسش مهمه🙄🥺🤦🏻‍♀️
ولی بعد کلی کلنجار با خودم تصمیم گرفتم درست کنم😂💔
خلاصه ما کیک رو زدیم و بردیم روستا خونه پدر بزرگم(از شهر ما تا روستا ۳۰ دقیقه راه هست و زنداییم همسایه هست با خونه پدر بزرگم😁)
کیک رو بردم خونه زنداییم و خودم رفتم خونه بابابزرگم 🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️
هرچی میپرسیدم دوستت کیه میگفت تو نمیشناسیش🥲😏
داشتم میمیردم از کنجکاوی🙄😪
چند ساعت بعد زنداییم اومد با همون کیک و گفت •🤩😍تولدت پیشاپیش مبارک🤭🥳🥳•
وای خدااااااا باورم نمیشد خودم برای خودم کیک زده بودم😂😂
قیافه من🤩😲😱😳
زنداییم😝
بقیه😍🥰😎🥳
مرسی که هستی سحر جوننمممممم خیلی دوستت دارمممممممم😍😍😍😍
و ی سوپرایز دیگه تو پست بعد منتظر ادامش باشید😉🤪