
حلوا عربی (شیرخشک)
۲۶ دی ۰۰
باغ گل یاس ،
سلام علیک
مادر عباس ،
سلام علیک
وفات حضرت ام البنین تسلیت باد 🖤
#پویش_شهید
قرار با مامان راستین
#شهید_جعفر_مِکسَر 🍃
عموی شهیدم 💔
۱۵ سال پیش که عراق بودیم ، یه روز صبح خیلی زود عموم اومد خونمون(عمو سالم) ، خیلی آروم یه چیزایی رو در گوش بابام گفت و با هم رفتن . . .
دو روز بود از بابام خبری نداشتیم ، (اون زمان فقط بابام یه موبایل ساده داشت که با خودش برده بود و ما هم توی خونه تلفن نداشتیم) بعد از دو روز یکی از دوستای بابام اومد دنبالمون و ما رو برد خونه پدر بزرگم . . .
دو تا عموهام خونه پدر بزرگم زندگی میکردن . . .
وارد کوچه که شدیم یه چادر بزرگ سیاه وسط کوچه گذاشته بودن . . . برام جالب بود ، اولین بار بود که اون چادر ها رو میدیدم . . .
برای مراسم ختم برای مرد ها توی کوچه چادر زده بودن . . .
بابام هم توی چادر بود . . .
تا حالا بابام رو انقد ناراحت ندیده بودم 😔
دو روز پیش عمو جعفرم که تازه از سرکار برگشته بوده خونه به محض اینکه وارد خونه میشه یه عده وارد خونه میشن . . . همه مسلح بودن 😥(ارهابی)
میگفتن روی سر همه تفنگ گذاشته بودن 😓
بعد هم عموم رو به زور با خودشون میبرن😔
هر چی که گشتن دنبال عموم پیداش نکردن . . .
بعد از دو روز کنار خیابون با بدن زخمی و بی جون پیداش میکنن😭😟
کلی شکنجه اش کرده بودن 😔
بعد ها مشخص شد که دنبال بابام بودن (پدرم عضو سپاه بدر بوده) چون اوایل ما هم پیش عموم اینا زندگی میکردیم و عموم با پدرم با هم میرفتن بیرون بعد که پدرم رو پیدا نکردن عموم رو میبرن که بتونن جای بابامو پیدا کنن . . . که عموی عزیز و جوونم شهید میشه 😔
خیییییلی مرد خوبی بود . . . هر چی از مردونگی و خوبیش بگم کم گفتم 😔
یکبار هم قبل از اینکه ما بریم عراق اومده بود ایران . . . دختر کوچولوش هنوز به دنیا نیومده بود وقتی که از اینجا رفت و دخترش بدنیا اومد به نیت حضرت فاطمه معصومه اسم دخترش رو گذاشت فاطمه معصومه 🍃
وقتیم که شهید شد دخترش زینب تازه دو ماهش شده بود 😔
اوایل یادمه بابام خیلی تاکید داشت که هر جا میریم فارسی صحبت نکنیم ، فقط منو داداشم بودیم و چون بچه بودیم زود عربی رو یاد گرفتیم . اما مادرم عربی که صحبت میکرد مشخص بود که عراقی نیست (صدام ملعون هنوز دستگیر نشده بود که ما رفتیم عراق )
یادمه عکس امام خمینی و آقای خامنه ای رو داشتیم عکس ها رو بابام پارچه پیچ کرده بود و لای رختخواب گذاشته بود که کسی نبینه . . . (چندباری یادمه آمریکایی ها میومدمن داخل خونه هامونو میگشتن 😒 )
(ارهابی ها از آدم های خائن بودن که کشورشون رو به چیزهای بی ارزشی فروخته بودن و به هم وطناشونو رحم نمیکردن😔)
برای شادی روح همه شهدا صلوات 🌹
🌷اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷
#نفس_حبیبم #نرگس_پز #حلوا_عربی #حلوا_شیرخشک #قرار_شهدا #شهید
سلام علیک
مادر عباس ،
سلام علیک
وفات حضرت ام البنین تسلیت باد 🖤
#پویش_شهید
قرار با مامان راستین
#شهید_جعفر_مِکسَر 🍃
عموی شهیدم 💔
۱۵ سال پیش که عراق بودیم ، یه روز صبح خیلی زود عموم اومد خونمون(عمو سالم) ، خیلی آروم یه چیزایی رو در گوش بابام گفت و با هم رفتن . . .
دو روز بود از بابام خبری نداشتیم ، (اون زمان فقط بابام یه موبایل ساده داشت که با خودش برده بود و ما هم توی خونه تلفن نداشتیم) بعد از دو روز یکی از دوستای بابام اومد دنبالمون و ما رو برد خونه پدر بزرگم . . .
دو تا عموهام خونه پدر بزرگم زندگی میکردن . . .
وارد کوچه که شدیم یه چادر بزرگ سیاه وسط کوچه گذاشته بودن . . . برام جالب بود ، اولین بار بود که اون چادر ها رو میدیدم . . .
برای مراسم ختم برای مرد ها توی کوچه چادر زده بودن . . .
بابام هم توی چادر بود . . .
تا حالا بابام رو انقد ناراحت ندیده بودم 😔
دو روز پیش عمو جعفرم که تازه از سرکار برگشته بوده خونه به محض اینکه وارد خونه میشه یه عده وارد خونه میشن . . . همه مسلح بودن 😥(ارهابی)
میگفتن روی سر همه تفنگ گذاشته بودن 😓
بعد هم عموم رو به زور با خودشون میبرن😔
هر چی که گشتن دنبال عموم پیداش نکردن . . .
بعد از دو روز کنار خیابون با بدن زخمی و بی جون پیداش میکنن😭😟
کلی شکنجه اش کرده بودن 😔
بعد ها مشخص شد که دنبال بابام بودن (پدرم عضو سپاه بدر بوده) چون اوایل ما هم پیش عموم اینا زندگی میکردیم و عموم با پدرم با هم میرفتن بیرون بعد که پدرم رو پیدا نکردن عموم رو میبرن که بتونن جای بابامو پیدا کنن . . . که عموی عزیز و جوونم شهید میشه 😔
خیییییلی مرد خوبی بود . . . هر چی از مردونگی و خوبیش بگم کم گفتم 😔
یکبار هم قبل از اینکه ما بریم عراق اومده بود ایران . . . دختر کوچولوش هنوز به دنیا نیومده بود وقتی که از اینجا رفت و دخترش بدنیا اومد به نیت حضرت فاطمه معصومه اسم دخترش رو گذاشت فاطمه معصومه 🍃
وقتیم که شهید شد دخترش زینب تازه دو ماهش شده بود 😔
اوایل یادمه بابام خیلی تاکید داشت که هر جا میریم فارسی صحبت نکنیم ، فقط منو داداشم بودیم و چون بچه بودیم زود عربی رو یاد گرفتیم . اما مادرم عربی که صحبت میکرد مشخص بود که عراقی نیست (صدام ملعون هنوز دستگیر نشده بود که ما رفتیم عراق )
یادمه عکس امام خمینی و آقای خامنه ای رو داشتیم عکس ها رو بابام پارچه پیچ کرده بود و لای رختخواب گذاشته بود که کسی نبینه . . . (چندباری یادمه آمریکایی ها میومدمن داخل خونه هامونو میگشتن 😒 )
(ارهابی ها از آدم های خائن بودن که کشورشون رو به چیزهای بی ارزشی فروخته بودن و به هم وطناشونو رحم نمیکردن😔)
برای شادی روح همه شهدا صلوات 🌹
🌷اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷
#نفس_حبیبم #نرگس_پز #حلوا_عربی #حلوا_شیرخشک #قرار_شهدا #شهید
...
طرز تهیه و دستور پخت های مرتبط

حلوا عربی (شیرخشک)

حلوا شیری

حلوا عربی

حلوا کنجد

رولت حلوا با نان میکادو
