صبر کن سهراب! • قایقت جا دارد؟... • من هم ازهمهمه ی داغ زمین بیزارم • از میان قاب خیس پنجره • به هوا می نگرم • و صدا می زنمت • ... • پاسخی نشنیدم • ... آسمان آبی نیست • سهراب قایقت جا دارد؟ • آری تو راست میگویی،آسمان مال من است • ،پنجره ,فکر ,هوا ,عشق, زمین مال من است! • اما سهراب تو قضاوت کن،بر دل سنگ زمین جای من است؟ • من نمیدانم که چرا این مردم،دانه های دلشان پیدا نیست،