در چین باستان شاهزاده جوانی
تصمیم گرفت با تکهای عاج گران قیمت
چوب غذاخوری بسازد
پادشاه که مردی عاقل و فرزانه بود
به پسرش گفت: بهتر است این کار را نکنی
چون این چوبهای تجملی موجب زیان توست!
شاهزاده جوان دستپاچه شد
نمیدانست حرف پدرش جدی است
یا دارد او را مسخره میکند!
اما پدر در ادامه سخنانش گفت:
وقتی چوب غذاخوری از عاج گران قیمت
داشته باشی گمان میکنی که آنها به
ظرفهای گلی میز غذایمان نمیآیند
پس به فنجانها و کاسههایی از سنگ یشم
نیازمند میشوی در آن صورت خوب نیست
غذاهایی ساده را در کاسههایی یشمی با
چوب غذاخوری ساخته شده از عاج بخوری
آن وقت به سراغ غذاهای گران قیمت
و اشرافی میروی
کسی که به غذاهای اشرافی و گران قیمت
عادت میکند حاضر نمیشود لباسهای ساده
بپوشد و در خانهای بی زر و زیور زندگی کند
پس لباسهای ابریشمی میپوشی
و میخواهی قصری باشکوه داشته باشی
به این ترتیب به تمامی دارایی سلطنتی
نیاز پیدا میکنی و خواسته هایت
بی پایان میشود
در این حال زندگی تجملی و هزینههایت
بیحد و اندازه میشود و دیگر از این
گرفتاری خلاصی نداری
نتیجه این امر فقر و بدبختی و گسترش
ویرانی و غم و اندوه در قلمرو سلطنت ما
و سرانجام تباهی سرزمین خواهد بود
چوب غذاخوری گران قیمت تو
تَرَک باریکی بر در و دیوار خانهای است
که سرانجام ویرانی ساختمان را در پی دارد
شاهزاده جوان با شنیدن این سخنان
خواستهاش را فراموش کرد
سالها بعد که او به پادشاهی رسید
در میان همه به خردمندی و فرزانگی
شهرت یافت
حکایت نقل شده از فیلسوف چینی
«هان فه»
✍ نتیجه گیری
یک خواسته، خواسته دیگری را در پی
خود دارد و هر خواسته برآورده شدهای
غالباً خواستههای بزرگتر را به دنبال دارد
ما در جامعهای وسوسه کننده
و اغواگر زندگی میکنیم
در چنین جوامعی هدف رسانهها و تبلیغات
هميشه القای خواستههای تازه و البته اغلب
اوقات غیر ضروری و دستیابی به آنهاست
بیائیم خودمان را از این دور خارج کنیم
مینی بستنی خرمایی
https://sarashpazpapion.com/recipe/f68a0d1af76ec923181607d18934e70a
...