ناهار روز ۵ شنبه ما که مبین جون نتونست بخوره منم نخورده بلند شدم وبردمش بیمارستان🥺ولی خدا روشکر بخیر گذشت وعزیز دلم الان اومد خونه🥰 از خدواند میخوام لباس عافیت بر تن همه ی مریضا بپوشونه🤲 عکس دوم رو ببینید خواستم نوستالژی بشه که حال مبین حسو از بین برد دیگه همون جوری گذاشتم رو سفره🫤