اواسط اسفند 1402(دقیقا پونزده اسفند)تو بدو بدوهای عید و خرید و خونه تکونی برای سال جدید و ماه رمضون بودیم ک دایی جانم رو از دست دادیم
دقت کردین دوستان دایی عمو خاله عمه از اقوام درجه یک آدمند و بخاطر محبتی ک آدم نسبت به پدر و مادرش داره این دسته هم خیلی خیلی عزیزند
دایی جانم ک ساکن اصفهان بودند و قبل از فوتشون به همه ما و فامیل ک بیشترمون ساکن آبادانیم سر زدند و انگار میدونستند آخرین دیداره
بخاطر همین روحیم خراب بود و تو برنامه نبودم و ممنونم از کساییکه در نبودم کامنت گذاشتند و احوالمو پرسیدند
برای شادی روح همه ی اموات ما و شما بخصوص دایی جانم فاتحه و صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
...