بوی یلدا را می شنوی؟انتهای خیابان آذر...
باز هم قرار عاشقانه پاییز و زمستان...
قراری طولانی به بلندای یک شب...
شب عشق بازی برگ و برف...
پاییز چمدان به دست ایستاده...
عزم رفتن دارد...
آسمان بغض می کند... می بارد...
خدا هم می داند عروس فصل ها چقدر دوست داشتنی ست...
دقیقه ای بیشتر مهلت می دهد...
آخرین نگاه بارانی اش را به درختان عریان می دوزد... دستی تکان می دهد... قدمی بر می دارد... سنگین و سرد...
کاسه ای آب می ریزیم پشت پای پاییز... و... تمام می شود
پاییز ای رفتن روزهای عاشقی... رفتنت به خیر... سفرت بی خطر...
#یلدا #شب_یلدا #پاییز
...