خدایی دوسش نداشتی؟
۲۶ تیر ۰۲
۲.۷k
🎀مرد فقیری بود که همسرش کره میساخت و او آن را به یکی از بقالیهای شهر میفروخت، آن زن کرهها را به صورت دایرههای یک کیلویی میساخت. مرد آن را به یکی از بقالیهای شهر میفروخت و در مقابل مایحتاج خانه را میخرید.روزی مرد بقال به اندازه کرهها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند. هنگامی که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود. او از مرد فقیر عصبانی شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمیخرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من می فروختی در حالی که وزن آن ۹۰۰ گرم است.مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: ما وزنه ترازو نداریم و یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار میدادیم🎀
...
طرز تهیه و دستور پخت های مرتبط

خورش لبو (روسی)

کلوچه خرمایی

نکاتی درمورد شیرینی های عید

کاپ کیک شکلاتی نارگیلی بدون همزن

کباب دل مرغ

شیرینی گردویی بدون کیک اسفنجی
عکس های مرتبط