عکس بالاخره یلدا و....
خاطره
۱۰۷
۲.۱k

بالاخره یلدا و....

۱۰ دی ۹۸
سلام گلابتونا..وقت بخیر..ببخشید حکایت یلدای ما طولانی شد..تازه عکس ژله های هندوانه ای رو نذاشتم که اطاله تصویر نشه😊البته شایدم فرستادم🤗🙈
ممنون بخاطر نگاههاتون..لازمه عرض کنم که مادر شوهر عزیز من فقط دوسال با ما زندگی کردن وبعد آسمانی شدن 😔...سیده ی بزرگواری که میراثش فرزندان مهربونشن..روح همه مادران آسمانی شاد..خودشون نیستن ولی خونشون هست..ما ودختراش در مناسبتی..موقعیتی..فرصتی..کنار هم تو اون خونه جمع میشیم و هستیم وهمیشه یادشونو تو قلبمون زنده میکنیم..هر چند معتقدم دعای خیر اونا همیشه با ماهست...اونشبم با همکاری خواهرشوهرای عزیز ودختر خواهر شوهری بساط شاممون پهن بود وبرا بعد شامم من تدارک دیدم..چون راهمون دوره بیشتر از این در وسعم نبود..ولی ارزش مهمونامون خیلی بالاتر از اینا بود..‌دلخوشیاتون زیاد وممنون بخاطر همه لایکا وکامنتاتون⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘

برای شادی روح مادران آسمانی وسلامتی مادران زمین..
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم...


دوستتون دارم ...❤❤
...