خورش قرمه سبزی
یک نفر نان داشت
اما بینوا دندان نداشت
آن یڪے بیچاره دندان داشت
اما نان نداشت
آنڪه باور داشت روزے میرسد
بیچاره بود
آنڪه در اموال دنیا غرق بود
ایمان نداشت
دشت باور داشت گرگی
در میانِ گله است
گله باور داشت اما من نمیدانم چرا
باور سگ چوپان نداشت
یک نفر پالان خر را
در میان خانه پنهان ڪرده بود
آن یڪے با بار خر میرفت
و خر پالان نداشت
یک نفر فردوس را
ارزان به مردم میفروخت
نقشهها ڪو داشت در پندار خود
شیطان نداشت
هر ڪجا دست نیازے بود
بر سویے دراز
رعیت بیچاره بخشش داشت
اما خان نداشت
🌹شادی های پی در پی
🌹تقدیم به شما دوست عزیز
🌹خوشبختی ستون زندگیتون
🌹مهرتون ماندگار
🌹لحظه هاتون خوشرنگ
😍کارتون عالیه دوست خوبم 👌
🌷اگه دوست دارید از کار جدیدم دیدن کنید دوست عزیزم🌷