۲۴ مرداد ۰۰
خورش بادمجان
۳.۱k لایک
۷۸ نظر
🔘 حکایت کوتاه
وقتى که حاتم طایى از دنیا رفت، برادرش خواست جاى او رابگیرد.
حاتم مکانى ساخته بود که هفتاد در داشت. هر کس از هر درى که مى خواست وارد مى شد و از او چیزى طلب مى کرد و حاتم به اوعطا مى کرد.
برادرش خواست در آن مکان بنشیند و حاتم بخشى کند!
مادرش گفت:
تو نمى توانى جاى برادرت را بگیرى، بیهوده خود رابه زحمت مینداز.
برادر حاتم توجه نکرد.
مادرش براى اثبات حرفش، لباس کهنه اى پوشید و به طور ناشناس نزد پسرش آمد و چیزى خواست.
وقتى گرفت از در دیگری رجوع کرد و باز چیزى خواست.
برادر حاتم با اکراه به او چیزى داد.
چون مادرش این بار از در سوم بازآمد و چیزى طلب کرد،
برادر حاتم با عصبانیت و فریاد گفت: تودوبار گرفتى و بازهم مى خواهى؟
عجب گداى پررویى هستى! مادرش چهره خود را آشکار کرد و گفت:
نگفتم تو لایق این کارنیستى؟
من یک روز هفتاد بار از برادرت به همین شکل چیزى خواستم و اوهیچ بار مرا رد نکرد.
بزرگان زاده نمی‌شوند
ساخته می‌شوند
─┅─═इई 🌺🌼🌺ईइ═─┅─
وقتى که حاتم طایى از دنیا رفت، برادرش خواست جاى او رابگیرد.
حاتم مکانى ساخته بود که هفتاد در داشت. هر کس از هر درى که مى خواست وارد مى شد و از او چیزى طلب مى کرد و حاتم به اوعطا مى کرد.
برادرش خواست در آن مکان بنشیند و حاتم بخشى کند!
مادرش گفت:
تو نمى توانى جاى برادرت را بگیرى، بیهوده خود رابه زحمت مینداز.
برادر حاتم توجه نکرد.
مادرش براى اثبات حرفش، لباس کهنه اى پوشید و به طور ناشناس نزد پسرش آمد و چیزى خواست.
وقتى گرفت از در دیگری رجوع کرد و باز چیزى خواست.
برادر حاتم با اکراه به او چیزى داد.
چون مادرش این بار از در سوم بازآمد و چیزى طلب کرد،
برادر حاتم با عصبانیت و فریاد گفت: تودوبار گرفتى و بازهم مى خواهى؟
عجب گداى پررویى هستى! مادرش چهره خود را آشکار کرد و گفت:
نگفتم تو لایق این کارنیستى؟
من یک روز هفتاد بار از برادرت به همین شکل چیزى خواستم و اوهیچ بار مرا رد نکرد.
بزرگان زاده نمی‌شوند
ساخته می‌شوند
─┅─═इई 🌺🌼🌺ईइ═─┅─
نظرات
منیژه
۷ شهریور ۰۰
سیب زمینی ها رو هم جدا خرد کرده وسرخ میکنم گوجه فرنگی هم سرخ میکنم موقع کشیدن خورش تو ظرف سیب زمینی خرد شده وگوجه رو کنارش میذارم
۷ شهریور ۰۰
پیاز رنده شده رو تو روغن خیلی کم تفت میدم بعد گوشت خرد شده رو اضافه وتفت میدم آب جوش میریزم ومیذارم تا بپزه دراین فاصله بادمجان رو پوست میکنم ونیم ساعت تو اب نمک میذارم تا تلخیش گرفته بشه بعد این مدت آبکش میکنم ونیم ساعت نگه میدارم خشک بشن بعد تو روغن سرخ میکنم گوشت که پخت یه قاشق رب را در روغن کم تفت میدم تا بوی خامیش بره بهش زرچوبه ونمک وفلفل میزنم وبه گوشت پخته شده اضافه میکنم یه ربع که جوشید بادمجانهای سرخ شده رو هم به گوشت اضافه میکنم تا یه ربع دیگه هم بجوشه وطعم همدیگه رو به خودشون بگیرن
۶ شهریور ۰۰
سلام منیژه جون خورشت بادمجان چطور درست کردی منم میخوام درست کنم..مثل خودت درست کردی را اگ زحمتی نیس برام بفرس...ممنون میشم
مشاهده سایر نظرات