وقتی که آدم حالش خوب نباشد،
نه آنلاین بودن بیست و چهار ساعته،
نه مسافرت های طولانی،
نه امواج آرامبخش دریا،
و نه هیچ چیز دیگر نمیتواند سرحالت بیاورد...
اما
باید کاری کرد...
نمیشود ک همینطور با این حال بد،
با این بی حوصلگی هرروزه،
با این خنده های مصنوعی،
تمام هفته را گذراند...
فکر میکنم عشق،
برای فرار از این روزمرگی،
وسیله ی خوبی باشد...
آدم که عاشق میشود،
دیگر دردهایش نصف میشوند،
کم میشوند،
گم میشوند...
باید عاشق باشی
تا بتوانی این روزهای بحرانزده را تحمل کنی...
...