می خوااهم برگردم به روز های کودکی...
آن زمان هایی که پدر تنها قهرمان بود
عشق،تنها در آغوش مادر خلاصه میشد
بالاترین نقطه زمین،شانه های پدر بود
بدترین دشمنانم،خواهر و برادرهای خودم بودند
تنها دردم،زانوهای زخمی ام بودند
تنها چیزی که می شکست،اسباب بازیهایم بود
ومعنای خداحافظی تا فردا بود!
...