اينم از خوشگل و خوشمزه من براي يلدا ك با تاخير پست شد🌹❤️
راستش الان ك اين پست ارسال ميشه ساعت٢:٤٥دقيقه بامداده😪😪
و بنده از ترس و اضطراب خوابم نميبره و همينجور نشستم تا بلكه ارامشم برگرده و بخوابم😭🙈
حقيقتا اين دوهفته اخير خيلي استرس و اضطراب داشتيم همه تهراني ها و كرجي ها و بقيه جاهايي ك زلزله اومد و با اخبار مختلفي ك بود استرس هامون بيشتر و بيشتر ميشدن😔😔
ب سرم زد حالا كه خوابم نميبره بيام اينجا و حال الانمو پست كنم😅😅
قطعا تو ارشيو ميمونه🤕
حقيقتا نميدونم اين حس ترس و استرس چيه؟!جنسش برام عجيبه...
برام خيلي پيامد هاي نامفهمومي داره...
اينهمه وقت براي به دست اوردن خيلي چيزا تلاش كردم..من..همه ادما..
حالا..با يه تلنگر خيلي كوچيك همه رو رها كرديم..يادمه تا ساعت٦صبح بيرون بوديم
از ترس اينكه نكنه همون چيزايي كه يه عمر براش تلاش كرديم حالا بشه قاتل جونمون..😔😔😔بدترين تراژديمون ميشد
چند دقيقه پيش ذهنم مشغول اين بود
كه شايدم اين تلنگر
خيلي هم بد نبود..
خيلي هم ضرر نداشت...حداقلش تلنگر بود🙂تلنگر براي بيداري،براي كنار گذاشتن،براي درك كردن،براي فهميدم اشتباهات،براي درس گرفتن،عبرت شدن...
شايدم زيادي خوش بينم
اما حداقل بار منفيش رو كمتر حس ميكنم
ياشايدم خودمو راضي ميكنم...
به هر حال
فقط ارزو دارم كه هيچ موقع هيچ كسي هيچ كجاي دنيا اتفاقاتي ك ميترسه براش نيفته😔😞واقعا وحشتناك بود حال دلامون اين چند روز
#تلنگري_براي_تفكر😔