عکس حلوای آرد گندم
جاودانه
۱۵۱
۵۹۴

حلوای آرد گندم

۲۶ مرداد ۹۸
سلام به همه دوستای خوبم.😔

آنقدر وسوسه دارم بنویسم که نگو

تو کجایی پدرم؟!

آن‌قدر حسرت دیدار تو دارم که نگو

بس که دل‌تنگ توأم، از سر شب تا حالا

آنقدر بوسه به تصویر تو دادم که نگو

جانِ من حرف بزن!

امر بفرما پدرم.

آن‌قدر گوش به فرمان تو هستم که نگو

کوچه پس کوچه‌ی این شهر پر از تنهایی است

آن‌قدر بی تو در این شهر غریبم که نگو

پدر ای یاد تو آرامش من!

امشب از کوچه‌ی دل‌تنگی من می‌گذری؟!

جانِ من زود بیا

بغلم کن پدرم!

آنقدر حسرت آغوش تو دارم که نگو

به خدا دل‌تنگم!

روبرویم بِنِشینی کافیست

همه دنیا به کنار

گرچه از دور ولی، من تو را می‌بوسم

آنقدر خاک کف پای تو هستم که نگو
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
دوباره یک روز تلخ دیگه،دوباره همون بیماری خواهرم،همون دردها،همون رفت و آمدهای من و خواهر برادرام به بیمارستان.😢😢😢
خاطرات تلخ یک سال پیش،دوباره یادآوری شد ولی باز هم امیدوار به خداوند بودیم. انگار قسمت نبود که دیگه پدر در کنارمون باشه و حکمتش هم فقط خودش میدونه.
23 مرداد 98 ،آخرین روز زندگی پدرم بود و امروز در سوگ سوم پدرم هستیم.باورم نمیشه😖😖
از همتون بابت دعاهایی که برای سلامتیش کردید،متشکرم ولی شفای پدرم، به رفتن بود.😔😔

#حلوا#حلوای آرد گندم#سوگ پدر#جگر سوخته#غم فراق#
...