سلام عزیزان من تولدم ۱۵دی هستش و مامانم هم از شهرمون اومده که بهم سر بزنه داستان مربوط به امروزه
اما امروز که با مامانم رفته بودیم بیرون ساعت ۸بود رسیدیم خونه دیدم توی خونمون صدا میاد چراغ ها هم روشن همسرم هم شبا دیر از سرکار برمیگرده پس احتمال دادم دزد باشه
به مامانم گفتم عجب دزد ناشی هستش چراغ هارو چرا روشن کرده تازشم دزده گرسنش هم بوده زرشک پلو با مرغ پخته بخوره بعدش راحت به دزدیش برسه نمیدونید چه بوی غذایی میومد که قشنگ حس میکردم مرغه رو بغل گرفتم
مامانم کلی از خونسردیم حرص خورد وبا استرس در خونه رو باز کرد
از بین در سر کشیدم دیدم همسری سفره انداخته و یه کیک و گوشی هم رو میز دو روز زودتر تولد گرفته که من سورپرایز بشم
مرررررررردم از ذوق الان هم روحم داره عکس میذاره
دستپختش هم عالی بود
امااااا اندازه ۱سال برام کار تراشیده یه غذا پخته و یه آشپزخونه منفجررررر شده یعنی کثیفااااااااااا
دستش درد نکنه شب خیلی خوبی بود ❤️ ❤️
دوستون دارم
...