بزارین خاطره این کیکو بگم براتون چندروز پیش صبح ساعت ۴ مشتری نوشته بود این کیکو واسه فردا آماده کن منم فکرکردم دیگه روز شروع شده و برا روز بعدش میخاد ساعت ۵زنگ زد کیکو کی میفرستی گفتم فردا خلاصه که هم اون شوکه شد هم من خیلی ناراحت شدیم ولی گفت بی خیال میخواستم کادو بخرم گل میخرم براش.چندروز بعدش دوباره برا مراسم ۴۰ام بچه اینو سفارش دادن روز قبل موعود زنگ زد مراسمو کشیدیم زودتر امروز بده خلاصه ساعت ۱گفت ۶تحویل دادم خیلی خیلی عجله ای و خاطره شد برام .خدا میدونه با چه اضطرابی کار کردم
...