دیدنش حال مرا یڪ جور دیگر می کند
حال یڪ دیوانه را دیوانه بهـتر می کند!
در نگاهش یک سگ وحشی رها ڪرده و این
جنـگ بیـن مـا دو تا را نابـرابـر مــی ڪـند
حالت پیچیده ی مویش شبیه سرنوشت
عشـق را بر روی پیشانـی مقدر می ڪند
آنقدر دلبسته ام بر دڪمه ی پیراهنش
فڪر آغوشش لباسم را معطر می ڪند
رنگ مـویش را تمام شهر مـی دانند ، حیف
پیش چشم عاشق من روسری سر می ڪند
با حـیا بودم ولـی با دیدنش فهمیده ام
آب گاهی مومنین را هم شناگر می ڪند
#کپشن_عاشقانه❤
...