۳۶۵ روز از من باز هم گذشت...!
روز هایی که قهقهه زدم و از ته دل لبخند زدم...
شب هایی که اشک ریختم و دلم شکست و فریاد زدم...
روز هایی که دویدم تا برسم...
و شب هایی که خوابیدم و بیخیال شدم از رسیدن...!
روز هایی که فکر کردم دنیا منم و من:)
نیاز به هیچ آدمی ندارم و دست به دامن کسی نمیشم!؟
و بعد دنیا چرخید! گیر چرخ گردون افتادم...
فهمیدم دنیا گرداننده ای داره و دست به دامنش شدم:(
روز هایی که به دست آوردم...
و روز هایی که از دست دادم!
روز هایی که از فرط تنهایی گریه کردم و فریاد زدم...
روزهایی که شاید دلیل لبخند کسی شدم...
و روزهایی که دلیل لبخندم شدن...
لحظه هایی که محبت کردم و باعث شادی شدم...
و لحظه هایی که صدای شکستن قلبم رو شنیدم:(
لحظه هایی که با خاطرات بد زندگیم خداحافظی کردم....
و لحظه هایی که حسرت گذشته رو خوردم...
و لحظه هایی که به خودم افتخار کردم...
آری ۳۶۵ روز از من اینگونه گذشت...
به گمانم یک سال بزرگ تر شده ام...
تَوَلُدَت مُبارَکـ مَن...❤️
💛🌱بماند به یادگار از ۱۴۰۱٫۲٫۲۴🌱💛