عکس شیر برنج بازاری
سَـــــلویٰ
۱۰۲
۲.۹k

شیر برنج بازاری

۶ تیر ۰۱
دختری سیه‌چرده در یک خانوده روشن‌پوست
خانواده «نیاز» منتظر دومین فرزند خود بودند. آن‌ها در 45 کیلومتری چابهار در شهرستان کنارک زندگی می‌کنند. 27 آذرماه 1391 «نیاز» همسرش را برای عمل سزارین به بیمارستان امام علی (ع) چابهار برد. او همان شب صاحب یک دختر شد. همه چیز در ظاهری خوب و خوش پیش رفت تا چندماهی از تولد دختر «نیاز» گذشت و موهای فرفری دخترش او و همسرش را با پرسشی مواجه کرد. نه «نیاز» موهایش فرفری بود و نه همسرش.

«نیاز» و همسرش گمان کردند این مشکل مربوط به موهای نوزاد است و اگر موهای بچه‌شان را بزنند این قضیه رفع می‌شود. اما حتی با اصلاح موهای دخترک این وضع بهبودی حاصل نکرد. وقتی نوزاد بزرگ‌تر شد و بیشتر شکل گرفت سئوال مهمتری در ذهن «نیاز» جرقه خورد. چرا فرزندش برخلاف او و همسرش سبزه‌روست؟

همین موضوع سبب شد تا میان «نیاز» و همسرش بحثی دربگیرد. «نیاز» در فاصله چندماهی که از تولد فرزندش سپری شده بود حتی نزد خانواده‌اش در منطقه سرباز نرفته بود زیرا می‌ترسید همین سؤال‌ها او را در برابر یک معضل قرار دهد. وقتی فرزند «نیاز» 9 ماهه شده بود کاملاً مشخص بود که پوستش به سیه‌چردگی می‌زند و همین امر «نیاز» را واداشت تا از همسرش بخواهد که قسم یاد کند که این دختربچه فرزند اوست.

این قضیه به دردسری برای خانواده «نیاز» تبدیل شد و رفته‌رفته بحث طلاق هم قوت می‌گرفت. اما یکی از بزرگان فامیل که متوجه مشکل «نیاز» شده بود او را راهنمایی کرد که وقتی همسرت به تو اعتماد می‌دهد دیگر نباید جواب سؤال‌هایت را از او جستجو کنی و باید به سراغ بیمارستان بروی.

با این صحبت «نیاز» به سراغ مسئولان بیمارستان امام علی (ع) چابهار رفت اما پاسخ مناسبی از آن‌ها دریافت نکرد. همین امر سبب شد که او راهی دادگستری چابهار برود و با طرح شکایتی از دستگاه قضایی خواهان رسیدگی شود.
3 تولد، 3 عمل سزارین
پس از طرح شکایت «نیاز» در دادگستری چابهار دادیار رسیدگی کننده به این دعوی از مسئولان بیمارستان امام علی (ع) خواست تا موضوع را بررسی و نتیجه را اعلام کنند. همچنین شبکه بهداشت و درمان هم موظف بود نظر کارشناسی به مقام قضایی رسیدگی کننده بدهد. به همین دلیل تیمی در بیمارستان یاد شده شکل گرفت و بعد از بررسی دفاتر مشخص شد در تاریخ 27 آذرماه 1391 در فاصله ساعت 7 تا 9 شب سه تولد در زایشگاه این بیمارستان با عمل سزارین انجام شده است.

با توجه به مدارک ثبت شده این احتمال مطرح شد که ممکن است نوزاد سه مادر در زایشگاه با هم عوض شده باشند. یکی از دو خانواده در شهر چابهار مستقر بود و دیگری در بخش دشتیاری چابهار. بررسی اولیه نشان می‌داد که احتمال جابه‌جایی فرزند نیاز با فرزند خانواده‌ای که ساکن چابهار بود بسیار کم است.

اما محل سکونت خانواده‌ای که در روستای دشتیاری بود ظن تیم بررسی کننده بیمارستان را افزایش داد زیرا این روستا محل زندگی اقوامی است که سال‌های بسیار دور از آفریقا به بلوچستان کوچانده شده بودند و همه سیاه‌پوست هستند. با مراجعه به روستا و پیدا کردن خانواده‌ای که در 27 آذرماه 1391 صاحب فرزند شده بودند همه چیز شفاف‌تر شد. فرزندی که آن روز به دنیا آمده بود و حالا حدود 9 ماه داشت برخلاف پدر و مادرش روشن‌پوست بود.

ریش‌سفیدها پادرمیانی کردند

با اعلام گزارش بیمارستان به دادگاه چابهار موضوع محرز شناخته شد اما مادری که در بخش دشتیاری ساکن بود برایش ساده نبود که از فرزندش جدا شود. از سوی دیگر این خانواده مدعی شدند که نوزادشان مریض بوده و در این مدت برای درمانش هزینه صرف کرده‌اند.

با طرح این مسأله و عدم تحویل نوزاد به خانواده نیاز و در حالی که حدود دو ماهی از مشخص شدن اصل اتفاق سپری شده بود «حاج عبدالرحمن هوت» از بزرگان منطقه دو خانواده را به خانه خود در چابهار دعوت کرد و پس از مرور این واقعه و مشکلاتی که نیاز متحمل شده بود از هر دو خواست تا موضوع را حل و فصل کنند.

در نهایت «نیاز» دو میلیون تومان بابت هزینه‌هایی که «حیدر» پرداخته بود تا نوزاد را درمان کند مخارج انجام شده توسط این مرد را متقبل شد. بدین‌ترتیب و بعد از حدود یکسال «نیاز» دختربچه خودش را به خانه برد و اینک با آسودگی خاطر به سراغ اقوام و بستگان خود در سرباز می‌رود.

منبع : خبرگزاری ایسنا
...