محبوب من !
چشمانت را بر نگردان
تا زیر سایه ی نگاهت
غم از شانه هایم بریزد
برای رویشی سبز
عشق قد بکشد
به دور دیوار های خانه
و آسمان چادر گلدارش را که پهن کند
کبوتر ها خیالم را
به شوق آغوشت پَر دهند...
من در آغوشت صد ها بار زیسته ام
هزاران بار مرده ام
در سکوت کلامی که
گره خورده ی نگاه توست...❤❤
...